جستجو برای:
سبد خرید 0
  • خانه
  • درباره ما
    • اهداف بانوی فرهنگ
    • تاریخچه بانوی فرهنگ
  • اخبار
    • گزارش نشست
    • اخبار و رویدادها
    • مسابقات و فراخوان
  • یادداشت
  • قفسه کتاب
  • پایگاه نقد
    • نقد داستان کوچک (قندونقد)
    • نقد داستان کوتاه
    • مرورنویسی
    • نویسندگان
  • دفتر داستان
    • داستان
    • داستانک
    • ناداستان
  • یک لقمه ادبیات
  • حلقه فانتزی
  • نگارخانه
    • عکس
    • آوا
    • نما
  • بسته های آموزشی
  • تماس با ما

ورود

گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟

ثبت نام

داده های شخصی شما برای پشتیبانی از تجربه شما در این وب سایت، برای مدیریت دسترسی به حساب کاربری شما و برای اهداف دیگری که در سیاست حفظ حریم خصوصی ما شرح داده می شود مورد استفاده قرار می گیرد.

0
آخرین اطلاعیه ها
جهت نمایش اطلاعیه باید وارد سایت شوید
  • خانه
  • درباره ما
    • اهداف بانوی فرهنگ
    • تاریخچه بانوی فرهنگ
  • اخبار
    • گزارش نشست
    • اخبار و رویدادها
    • مسابقات و فراخوان
  • یادداشت
  • قفسه کتاب
  • پایگاه نقد
    • نقد داستان کوچک (قندونقد)
    • نقد داستان کوتاه
    • مرورنویسی
    • نویسندگان
  • دفتر داستان
    • داستان
    • داستانک
    • ناداستان
  • یک لقمه ادبیات
  • حلقه فانتزی
  • نگارخانه
    • عکس
    • آوا
    • نما
  • بسته های آموزشی
  • تماس با ما
ورود
  • خانه
  • درباره ما
    • اهداف بانوی فرهنگ
    • تاریخچه بانوی فرهنگ
  • اخبار
    • گزارش نشست
    • اخبار و رویدادها
    • مسابقات و فراخوان
  • یادداشت
  • قفسه کتاب
  • پایگاه نقد
    • نقد داستان کوچک (قندونقد)
    • نقد داستان کوتاه
    • مرورنویسی
    • نویسندگان
  • دفتر داستان
    • داستان
    • داستانک
    • ناداستان
  • یک لقمه ادبیات
  • حلقه فانتزی
  • نگارخانه
    • عکس
    • آوا
    • نما
  • بسته های آموزشی
  • تماس با ما
ورود

وبلاگ

بانوی فرهنگاخبارمقالاتیادداشتجستار “مثل زهرا پای حق می‌ایستیم”

جستار “مثل زهرا پای حق می‌ایستیم”

18 آذر 1403
ارسال شده توسط بانوی فرهنگ
مقالات، یادداشت

جستار “مثل زهرا پای حق می‌ایستیم”

به قلم محدثه قاسم‌پور

درست نفهمیدم چرا وسط این همه کار مریض شدم. افتاده بودم توی جا و توان بلند شدن نداشتم. حس می‌کردم ویروس با کفش‌هایش روی تک‌تک سلول‌های بدنم لگد کرده و پایش را سفت کوبیده به گلو و کمرم.

چندبار با خودم مرور کردم خدایا، به مسئول برنامه خبر بدهم که نیستم. ولی هی اشک حلقه می‌زد که مسئول برنامه خبر دارد، خودش هم بدن‌ش درد می‌کند.

از یک ماه قبل، آماده کردن دکور شهادت حضرت زهرا با گروه ما بود. قرار بود شش تا هیات دانش‌آموزی روز شهادت از تهران و کرج یک‌جا جمع شویم و دور هم عزاداری کنیم.‌ برنامه‌‌ای که سالی یکبار برگزار می‌شود و امید بچه‌ها به همین شکوه و جمع شدن‌ کنار بزرگترهاست.‌

این یک ماه هرچه سایت دکور و کتیبه هیات بوده را بالا و پایین کرده بودم. کلی طرح و ایده ریخته بود توی ذهنم. هی سبک و سنگین کردم که با پول کم بهترین خروجی را داشته باشیم.

آخرش رسیدم به یک طرح کلاژ که عاشق‌ش شدم و بدی ماجرا همین‌جاست که وقتی عاشق چیزی باشم دیگر زیبای هیچ طرحی را نمی‌بینم.

 

کلاژ بر‌خلاف نظر من، به عقیده خادمین گروه فرهنگی بچه‌گانه بود و مناسب شهادت نبود. مجبور شدم پا روی جگرم بگذارم و چون اصل بر کار گروهی‌ست نظر جمع را قبول کنم.

جلوتر رفتیم و رسیدیم به اینکه فاطمیه امسال باید *مثل حضرت زهرا پای حق بایستیم.* پیشنهاد تم چفیه فلسطینی را دادم و کتیبه‌ی قشنگی را هماهنگ کردم، اما این‌بار هم بچه‌ها با تعجب به کتیبه نگاه کردند. یکی از بچه‌ها پیام داد؛ *چرا فلسطین را قاطی فاطمیه می‌کنید؟!* اجازه بدهید حداقل فاطمیه برای ما بماند؟!

اسم مارپیچ سکوت را شاید شنیده باشید. انسان‌ها گاهی وقت‌ها به مرحله‌ای می‌رسند که نسبت به اتفاق‌های دور و اطراف‌شان حرف دارند، ولی ساکت‌اند. گاهی از ترس و گاهی برای حفظ آبرو. خودم هم بارها افتاده‌ام داخل این مارپیچ پیچ در پیچ سکوت.

آن روز‌ها که صاحب برنامه سخت از این پهلو به آن پهلو می‌شد، عده‌ای بد کردند ولی اکثریت بد نبودند، فقط ساکت بودند.

کربلای دیروز و فلسطین امروز هم ماجرا همین جنایت عده‌ای قلیل و سکوت عده‌ای کثیر بود.

نمی‌شد به دختر نوجوانی که عاشق فاطمیه است این همه بنویسم که فاطمیه یعنی ایستادن پای حق و طرف درست تاریخ امسال ایستادن کنار فلسطین است.

سعی کردم کمی نرم که نه سیخ بسوزد و نه کباب ماجرا را مدیریت کنم.

کتیبه فلسطینی را گذاشتیم دم ورودی، از عزادارها خواستیم هر کدام یک عکس سه در چهار و یک چفیه همراه داشته باشند.

یک کتیبه زیبا که مرسوم هرساله‌ی فاطمیه‌هاست را هم گذاشتیم برای پشت سخنران.

۴۰۰ تا هم استیکر نقشه فلسطین و پرچم فلسطین خریدیم برای چسباندن روی گوشی بچه‌ها. با شک که نوجوان امروزی نقشه فلسطین روی گوشی‌اش که عزیزترین دارایی اوست می‌چسباند؟!

اول دوست داشتیم برای همه چفیه بخریم، یا خطبه فدک ولی به لطف گرانی و خودجوش بودن مجموعه‌ی دخترانه ما نشد از استیکر گوشی فراتر برویم.

دوستم که اشتیاقم به طرح کلاژ را دید پیشنهاد داد که طرح را خواهر نوجوان‌‌اش نقاشی کند و روی بوم داخل مراسم قرار بدهیم. انگار روی ابرها بودم.

مراسم ما هم‌زمان سه تا طرح داشت؛ یک تصویر کلاژ، چفیه فلسطینی و یک کتیبه زیبا.

حالا همه چیز آمده بود. جز بدن ویروس گرفته خودم که نای هیچ کاری را نداشت.

مامان دوباره دست به تسبیح شد که این جسم توی رختخواب افتاده را خادم حضرت زهرا کند و همیشه صلوات‌های مامان مرده را زنده می‌کند و کرد.

صبح که زد، رسیدیم محل برنامه. دوستم همه‌ی کارها را یک تنه انجام داد. از سیاه پوش کردن حسینیه تا چیدن سن، صندلی سخنران و دکور مراسم. نزدیک ظهر بود که دوست دیگرم که از وسط مراسم ختم عمویش رسیده بود، سرعت کار را چند برابر کرد.

بعد شش ساعت کار کردن حالا وقت این بود که دخترهای نوجوان برسند و ببینیم که واکنش‌شان به این طرح ترکیبی چیست؟!

بعضی‌ها عکس سه در چهار داشتند، با سوزن سپردم که خودشان بزنند زیر کتیبه‌ی *(مثل زهرا پای حق می‌ایستیم)* علت‌ش را می‌پرسیدند. گفتم: هر کدام که عکس می‌چسبانید یعنی مثل شعار روی کتیبه اهل افتادن توی مارپیچ سکوت نیستید.

دور میزی که برچسب‌های گوشی چیده شده بود، داغه داغ بود، بچه‌ها با تیپ‌های عجیب و غریب روی قاب فانتزی گوشی، برچسب فلسطین می‌زدند.

نقاشی کلاژ روی سن هم حسابی توی چشم بود و کتیبه فاطمه‌الزهرا دل هرکس که داخل می‌آمد را لابه‌لای گل‌های مخمل‌ش فرو می‌برد. انگار آدم را می‌برد داخل گل‌های لباس مخملی مادر.

سخنرانی که شروع شد نشستم پای بحث، استاد از سکوت حرف می‌زد از ایستادن مادر با جسم نیمه‌جان پای حق… از قصه‌ی غریب این مارپیچ سهمگین…

و من به این جمعیت نوجوان‌های دیروز و امروز نگاه می‌کردم که شاید بعضی‌های‌شان توی کوچه و خیابان شبیه ما نباشند اما ساکت هم نیستند؛ *مثل زهرا پای حق می‌ایستند.*

برچسب ها: باشگاه ادبی بانوی فرهنگجستارحضرت فاطمهفاطمیهمحدثه قاسم‌پورناداستان
قبلی داستانک "قدرناشناس قدردان"
بعدی پایان انتظار

1 دیدگاه

اولین کسی باشید که در مورد این مطلب اظهار نظر می کند.

  • Fatemeh Adl گفت:
    18 آذر 1403 در 14:30

    عااالی
    قلمتون مانا

    پاسخ
  • زینب گفت:
    18 آذر 1403 در 17:50

    خداقوت بهتون😍 لذت بردیم❤️✨

    پاسخ
  • زینب گفت:
    18 آذر 1403 در 17:50

    بسیار لذت بردیم😍❤️خداقوت بهتون

    پاسخ

پاسخ دادن به Fatemeh Adl لغو پاسخ

جستجو برای:
برچسب‌ها
آموزش داستان نویسی آموزش داستان‌نویسی آموزش نویسندگی احسان عباسلو ادبیات ادبیات داستانی اصول نویسندگی امام حسین ایده اولیه داستان باشگاه ادبی بانوی فرهنگ بانوی فرهنگ توصیف در داستان تکنیک های داستان نویسی حوزه هنری داستان داستان نویسی داستانک داستان کوتاه داستان کوچک داستان‌نویسی رمان روایت سارا عرفانی سوگواره عاشورایی ده عاشورا قصه محرم مرضیه نفری معرفی کتاب مولود توکلی ناداستان نقد نقد داستان نقد داستان کوتاه نویسنده نویسنده شو نویسندگی نویسندگی خلاق نیلوفر مالک پیرنگ داستان کتاب باز کتابخوانی کتاب خوب کتابگردی کتاب گردی
  • محبوب
  • جدید
  • دیدگاه ها
بایگانی‌ها
  • می 2025 (10)
  • آوریل 2025 (7)
  • مارس 2025 (9)
  • فوریه 2025 (31)
  • ژانویه 2025 (24)
  • دسامبر 2024 (20)
  • نوامبر 2024 (34)
  • اکتبر 2024 (7)
  • آگوست 2024 (2)
  • جولای 2024 (11)
  • ژوئن 2024 (17)
  • می 2024 (31)
  • آوریل 2024 (29)
  • مارس 2024 (37)
  • فوریه 2024 (19)
  • ژانویه 2024 (43)
  • دسامبر 2023 (34)
  • نوامبر 2023 (36)
  • اکتبر 2023 (35)
  • سپتامبر 2023 (25)
  • آگوست 2023 (32)
  • جولای 2023 (37)
  • ژوئن 2023 (19)
  • می 2023 (11)
  • آوریل 2023 (10)
  • مارس 2023 (14)
  • فوریه 2023 (17)
  • ژانویه 2023 (30)
  • دسامبر 2022 (14)
  • نوامبر 2022 (14)
  • اکتبر 2022 (15)
  • سپتامبر 2022 (20)
  • آگوست 2022 (18)
  • جولای 2022 (9)
  • ژوئن 2022 (12)
  • می 2022 (19)
  • آوریل 2022 (5)
  • مارس 2022 (3)
  • فوریه 2022 (15)
  • ژانویه 2022 (18)
  • دسامبر 2021 (15)
  • نوامبر 2021 (10)
  • اکتبر 2021 (4)
  • آگوست 2021 (3)
  • جولای 2021 (1)
  • ژوئن 2021 (2)
  • می 2021 (1)
  • آوریل 2021 (1)
  • مارس 2021 (6)
  • ژانویه 2021 (8)
  • نوامبر 2020 (1)
  • اکتبر 2020 (1)
  • آگوست 2020 (1)
  • جولای 2020 (3)
  • ژوئن 2020 (1)
  • آوریل 2020 (1)
  • فوریه 2020 (2)
  • ژانویه 2020 (2)
  • دسامبر 2019 (1)
  • نوامبر 2019 (1)
  • اکتبر 2019 (1)
  • آگوست 2019 (1)
  • جولای 2019 (1)
  • مارس 2019 (1)
  • دسامبر 2018 (1)
  • اکتبر 2018 (1)
  • جولای 2018 (1)
  • ژوئن 2018 (1)
  • مارس 2018 (1)
  • فوریه 2018 (2)
  • ژانویه 2018 (2)
  • دسامبر 2017 (1)
  • نوامبر 2017 (2)
  • اکتبر 2017 (1)
  • سپتامبر 2017 (1)
  • ژانویه 2017 (1)

باشگاه ادبی بانوی فرهنگ، به منظور هم افزایی بانوان نویسنده و علاقمندان به نویسندگی توسط چند تن از بانوان نویسنده ی کشور تشکیل شد.

  • تهران، خیابان سمیه نرسیده به خیابان حافظ، حوزه هنری، دفتر بانوی فرهنگ
  • 02191088034
  • info@banooyefarhang.com
نمادها
© 1400. قالب طراحی شده توسط بانوی فرهنگ
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
ارسال به ایمیل
https://www.banooyefarhang.com/?p=13195

برای تهیه کتابها از طریق راه های ارتباطی با ما تماس بگیرید. رد کردن

دسته بندی دوره ها
دوره های من
دسته بندی دوره ها

کتاب اعضای کانون

  • 50 دوره

دوره های من
برای مشاهده خریدهای خود باید وارد حساب کاربری خود شوید

Facebook Twitter Youtube Instagram Whatsapp
مرورگر شما از HTML5 پشتیبانی نمی کند.