گزارش جلسهٔ هفتم کارگاه کهنالگوهای زن در شاهنامه
“عقلانیت زنانه ضامن پیوند در جهان است “
در هفتمین جلسه آشنایی با کهنالگوهای زن در شاهنامه، شخصیت اسطورهای فرنگیس مورد بررسی قرار گرفت.
حسین شهرستانی مدیر گروه حکمت و هنر پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی گفت: فرنگیس دختر افراسیاب بزرگترین شاه توران است. بعد از سفر سیاوش به توران، به همسری او در میآید. از این پیوند کیخسرو متولد میشود که پس از جمشید بزرگترین پادشاه ایران و نجاتدهنده جهان است.
وی خاطرنشان کرد: شخصیت فرنگیس در گذر از سه مرحله به تکامل میرسد:
۱. او پیش از ازدواج در عهد با پدرش بهسر میبرد. رابطه او با پدرش رابطهای طولی ( از بالا به پایین) و یکسویه است
۲. پس از ازدواج، رابطهی او با سیاوش دوسویه و همتراز است. در واقع ازدواج از دیدگاه فردوسی یک مرتبهی گشایش و آزادی زن است.
۳. پس از تولد کیخسرو رابطه مادر و فرزندی در رتبه بالاتری قرار میگیرد. مادر شدن کمال شکوفایی و قدرتمند شدن زن است. مادرانگی نقطه قدرت زنانه و نحو پادشاهی پنهان او بر جهان است.
شهرستانی تصریح کرد: برداشت حکمی از روایتِ کشته شدن سیاوش توسط تورانیان و نجات کیخسرو و سفر به ایران توسط فرنگیس، در امر زنانهی آن مستور است. مرد نماد گسیختگی، رخداد، ناپایداری و مرگ است. چنانکه سیاوش میمیرد. فرنگیس نماد پیوستگی، تداوم، مراقبت و امید است. اساسا امید امری زنانه است. او از مسیر روزمرگی که به زنان واگذار شده از جهان مراقبت میکند. او ناپایداری را به پایداری (تولد کیخسرو) پیوند میزند.
مدیر گروه حکمت و هنر پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی عقلانیت زنانه را در قیاس با عقلانیت مردانه، ضامن پیوند در جهان دانست و گفت: عقلانیت مردانه، گسست اندیش، قدرتطلبانه و به دنبال رخداد و جنگآوری است. این عقلانیت در معرض مرگ است؛ برخلاف عقلانیت پیوستاندیش و تدریجی زنانه که نه تنها چیرهجویانه نیست بلکه انسطلبانه و الفتجویانه است و با زیستن و زادن به جهان تداوم میبخشد.
(به قلم طاهره نجفی)
دیدگاهتان را بنویسید