چشم انداز بانوی فرهنگ در آستانه ی چهارسالگی
دبیر کانون بانوی فرهنگ با بیان اینکه «ادبیات متعهد» برای ما اولویت دارد، میگوید: نمیخواهیم فضای کار این کانون، صرفا زنانه باشد؛ منتها سعی ما این است که بیشتر به کتاب خانمها ضریب بدهیم.سارا عرفانی: نام کانون «بانوی فرهنگ» زنانه است، اما فضای جنسیتی ندارد.
گروه کتاب و ادبیات ـ نفیسه اسماعیلی: بانوانی دور هم جمع شده اند که امروز دیگر جمع حدود ۳۰ نفره ای دارند. آن ها به نوعی NGO تشکیل داده اند که نامش را «کانون بانوی فرهنگ» گذاشته اند و در آن به آموزش داستان و رمان مشغولند. هرچند در کارگاه های کانون آقایان هم امکان حضور دارند، اما جمعشان زنانه است.
کم کم چهارساله می شوند. هدفشان همگرایی و هم افزایی نویسندگان زن بود. هرچند قلم روی نام مردان نکشیده و تفکیک جنسیتی ندارند، اما برای حضور آسان مادران در کلاس ها و کارگاه ها تلاش کرده اند اتاق بازی یا کتابخانه کودک و مهد هم کنار نشست ها هماهنگ کنند.
سارا عرفانی از نویسندگان کشورمان که به تازگی با کتاب «دختر ماه» در جشنواره بین المللی رضوی در گروه داستان کودک و نوجوان حائز رتبه اول شد، دبیر کانون است. از این رو با حضور در خبرگزاری فارس درباره فعالیت های آن توضیحاتی را ارائه کرد.
آنچه در ادامه می خوانید مشروح گفت وگوی خبرنگار خبرگزاری فارس با این بانوی نویسنده و فعال فرهنگی است.
* امسال کانون بانوی فرهنگ وارد چهارمین سال فعالیت خود می شود. در مورد شکل گیری این کانون صحبت کنید و اینکه ایده اولیه اش از کجا آمد؟ چه تعدادی عضو اولیه داشت و الان به کجا رسیده است؟
یکسری کارها انجام می دادم و به واسطه اینکه کتاب های چاپ شده دارم تا حدی شناخته شده هستم. هر از گاهی بعضی از دوستان آثارشان را برایم ارسال می کردند تا بخوانم و اگر کتابشان خوب بود، ناشری را به آنها معرفی کنم. مشغول چنین فعالیت هایی بودم و فکر کردم خوب است با نویسندگان دیگری جمع شویم؛ چرا که در این صورت بهتر می توانیم کارها را انجام دهیم؛ هم از نظر آموزش و هم کارهای دیگر.
بهتر دیدم در قالب یک کانون یا یک جمعیتی کارها را معرفی کنیم؛ چون معتقد بودم تاثیرگذارتر خواهد بود. چون در این صورت یک هویت جمعی داشتیم. آن زمان آقای «مطهر محمدخانی»، رئیس فرهنگسرای انقلاب بودند. ایشان همکاری کردند و ما این کانون را تشکیل دادیم.
* ایده اولیه اش از خودتان بود؟
ایده اولیه اش در یک جمع دوستانه شکل گرفت. یعنی پیشنهاد این بود. حالا که تعدادی از بانوان قرار است کنار هم کار کنند بهتر است سازماندهی شده پیش برویم. حتی همین که دور هم جمع شویم و حرف هایی درباره فضای ادبیات بزنیم، حتماً می تواند تاثیرگذار و منشا خیر باشد.
* هدف اولیه از تشکیل چه بود؟
در واقع هدف این بود که در کنار هم به هم افزایی برسیم. هر یک از دوستان در بخش هایی که تبحر دارند به ما کمک می کنند مثلاً یک ویراستار داریم و او به ما در بخش های ویراستاری کمک می کند، روایت نویس یا نویسنده کودک و نوجوان و…، که هر کدام از این افراد بر اساس توانایی فردی در این فضای جمعی کمک می کنند تا سایرین یک پله بالا بیایند.
* چه خروجی ای مدنظرتان بود؛ مبتدی یا پیشرفته؟
در نهایت ما می خواهیم خروجی این فضا، چاپ آثار خوب باشد. ضمن اینکه تا به امروز هم از بچه های جدید چند کتاب منتشر شده است.
* در سال سوم شکل گیری کانون؟
بله هدف ، نوشتن بود. می خواستیم افرادی را که به ما پیوسته و تلاش و پشتکار دارند به ناشر خوب معرفی کنیم یا به نشریه های خوب آثار آنها را بفرستیم. به عبارتی کارها را پاس می دهیم.
از ۱۵ عضو ابتدای راه کانون اکنون به ۳۰ نفر رسیده ایم؛ بالا بردن کمیت برای ما مهم نیست
* اکنون چند عضو دارید؟
تقریباً در ابتدا با ۱۵ نفر شروع کردیم و الان ۳۰ نفر هستیم. البته فالوورهای صفحه اینستاگرام کانون بیش از این تعداد هستند، ولی افرادی که به شکل جدی با ما کار می کنند، ۳۰ نفرند (بچه هایی را که در کلاس ها شرکت می کنند، جزو این اعضا حساب نمی کنیم). کسانی که با ما همراهی می کنند و دور هم جلسات جدی می گذاریم ۳۰ نفر هستند.
* دوره های شما به چه شکلی است؟ ماهانه یا هفتگی کارگاه برگزار می کنید؟
بنا داشتیم ماهی یک بار نشست «سه شنبه های خواندنی» داشته باشیم که به دلیل شیوع و بروز کرونا جمع های حضوری ما کمرنگ شد. به همین دلیل قصد داریم ماهی یک بار کتابی را معرفی کنیم تا همه بخوانند و درباره آن صحبت کنیم. آن کتاب خیلی موضوعیت ندارد. اینکه بچه ها بتوانند تحلیل کنند و سرفصل هایی را که در کلاس ها آموخته اند روی آن کتاب ها پیاده کنند، مهم است؛ درباره شخصیت پردازی آن کتاب صحبت می کنیم یا درباره تک تک عناصر و نقد و بررسی صورت می گیرد، در نشست ها این موارد برای ما مهم است. حالا هر از گاهی هم مسابقات داستان نویسی یا فراخوان داستان جهانمرد می دهیم. سال گذشته مسابقه کلمات روضه خوان را داشتیم یا سال اول یک مسابقه با موضوع زن و مادر.
*درباره مسابقه جهانمرد توضیح می دهید؟
بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی، هر کسی با هر تخصصی سعی می کرد کاری برای ایشان انجام دهد. طراح ها طرح های قشنگی می زدند. شاعران شعر می گفتند. ما هم تصمیم گرفتیم برای ایشان داستانک بنویسیم. بهتر دیدیم فراخوانی منتشر کنیم تا نویسندگان دیگر هم در نوشتن این داستانک ها سهیم باشند. اتفاقا داستانک های بسیار زیبایی نوشته شد و قرار شد آنها را در کتابی منتشر کنیم. اما پیش از انتشار کتاب، یک کارگاه برگزار کردیم و داستانک ها با حضور استاد نقد و بررسی شدند و نویسندگان، اشکالات کار را برطرف کردند. ان شاالله به زودی کتاب جهانمرد منتشر می شود.
* خروجی هر سال مشخص است، یعنی یک هدف تعیین شده ای دارید یا مناسبتی این اتفاقات را پیش می برید؟
یک بخشی مناسبتی است. ما اسپانسر مشخصی نداریم. در حال حاضر از فرهنگسرای انقلاب جدا شده ایم و می خواهیم خودمان مستقل باشیم. از این جهت ممکن است برنامه هایی که قصد داریم به شکل سالیانه و منظم پیش برود اتفاق نیفتد، ولی ماهی یکی ـ دو بار جلسات آموزشی، کارگاه ها و کلاس های آموزشی داریم. مثلاً اکنون یک کارگاه نقد ادبی با آقای «احسان عباسلو» داریم. پیشنهاد خودشان این بود که داوران «جشنواره ده» از همین بچه ها انتخاب شوند و کم کم بچه ها فضای ادبیات جدی را تجربه کنند. یعنی در کارگاه های خودمان آموزش می بینند و همین افراد آموزش دیده دفعه بعد داور یک جشنواره داستانی می شوند.
حضور افراد با تنوع سلیقه در جلسات و کارگاه ها مدنظر ماست، تا تضارب آرا را شاهد باشیم
* حالا که بحث این سوگواره داستان های کوچک عاشورا یا همان «سوگواره ده» مطرح شد این را هم بپرسم که برای ماه محرم تدارک دیده شده است؟
بله، جشنواره ده مسابقه داستان کوتاه کوتاه عاشورایی است که «کانون بانوی فرهنگ» با همکاری سایتِ کاف جشنواره «داستان های کوچک عاشورا» را برگزار می کند. موضوع داستان ها باید حول محور واقعه عاشورا باشد. هر فرد می تواند حداکثر سه داستان به دبیرخانه ارسال کند. داستان ها با احتساب نام، نباید از یک صفحه A4 بیشتر باشد.
* مهلت آثار تا چه زمانی است؟
تا ۹ شهریور.
* همان که اختتامیه اش در ماه صفر برگزار می شود؟
ما در نظر داریم اختتامیه اربعین باشد، ولی هنوز قطعی نشده است؛ چون احتمالاً نمی شود حضوری جشنواره را برگزار کرد. شاید نتوانیم اختتامیه را حضوری برگزار کنیم و احتمالا به شکل مجازی برپا می شود. برنده ها مشخص می شوند و جوایز برای آنها ارسال می شود.
* برسیم به همان فعالین کانون بانوی فرهنگ. شما از نویسندگان مشهور و شاعران شهره دعوت می کنید که با شما همکاری کنند؟ چقدر استقبال شده؟ الان با چه کسانی همکاری می کنید؟
ما در جلسات مختلف از افراد متعددی کمک گرفتیم. مثلاً در رونمایی یکی از کتاب های بچه ها آقای «جلیل سامان» حضور داشتند. البته با برخی نویسندگان شناخته شده مثل خانم وجیهه سامانی همکاری بسیاری داشتیم. برای جشنواره سال گذشته «کلمات روضه خوان»، خانم آرمین و آقای عباسلو جزو داوران بودند. از خانم آرمین، خانم تجار، آقای ناصر نادری، آقای مصطفی خرامان و آقای سیدعلی شجاعی برای حضور در جلسات متعدد و متنوع دعوت کردیم. سعی می کنیم جستجو کنیم که هم سلیقه های مختلف در جلسات حضور یابند و هم تضارب آرا را شاهد باشیم.
* فقط در حوزه داستان فعالیت دارید؟
داستان و رمان.
* چرا به حیطه شعر با دوستان فعال در این حوزه وارد نشدید؟
نه اصلاً وارد شعر نشدیم.
* علت خاصی دارد؟
چون بچه هایی که دور هم جمع شدیم، همه داستان نویس بودند. یعنی لااقل بین ما و دوستانی که از ابتدا شروع به کار کردیم، شاعر نداشتیم و سراغ این حوزه نرفتیم.
در حال تنظیم و تدوین «سند چشم انداز» برای کانون بانوی فرهنگ هستیم
* فکر نکردید برای بسط فعالیت های ادبی کانون می توانید در حوزه شعر هم با متخصصان امر ورود کنید؟
من به این موضوع فکر کردم، ولی ترجیح می دهم کار تخصصی خودمان را تا جایی که می توانیم قوی تر پیش ببریم. می توانیم یک بخش شعر هم داشته باشیم، ولی تا الان این اتفاق نیفتاده است.
* نکته ای که در مورد کانون ها یا انجمن های ادبی خیلی به صورت خاص در مورد داستان مطرح است، اینکه بعد از مدتی فعالیت های آنها کمرنگ می شود و جمع از هم می پاشد. در واقع زمان حیات ثمربخش این گردهمایی ها کوتاه است. برای این موضوع چه فکری کرده اید؟
هرچند دیر ولی به تازگی در حال تنظیم و تدوین «سند چشم انداز» برای کانون هستیم که براساس آن جلو برویم. به نظرم در این صورت فعالیت ها، جان تازه ای می گیرد. مشکلی که می گویید وجود دارد. در این مسیر ممکن است حتی سلیقه های مختلف با هم به چالش برسند و نتوانند در کنار هم کار کنند. این آفت گروه ها و جمع های دوستانه است که ممکن است این اتفاق برای ما هم بیفتد، ولی تلاش ما این است که خیلی جدی فارغ از هر چالش مشکل سازی جلو برویم و درگیر مسائل حاشیه ای نشویم؛ برنامه های جدی تری هم برای کانون داریم. هرچند فازهای بعدی هم مدنظر ماست، مثلاً ۵ ساله دوم یا سه سال دوم که هنوز آنها را شروع نکرده ایم و ان شاءالله قرار است جدی تر پیش برویم.
* چه شد که بعد از سه سال به این نتیجه رسیدید که باید سند چشم انداز تدوین شود؟
دلیلش این است که طبیعتاً تا قبل از آن ما صرفاً به شکل معمول پیش می رفتیم و رصد می کردیم که الان بچه ها چه نیازی دارند. آن گاه بر اساس آن کلاسی برگزار می کردیم. مثلاً می دیدیم آشنازدایی بچه ها ضعیف است. احساس می کردیم کلاسی لازم داریم و برگزار می کردیم، ولی به مرور دیدیم باید خیلی جدی تر پیش برویم؛ دیدیم وقتی یک تشکل این چنینی داریم باید هدف های بلندمدتی هم برای آن در نظر گرفت، قدم هایی برداشت و استارت زد. اکنون در مرحله ای هستیم که جلسات را برای آن سند چشم انداز تشکیل می دهیم.
* مجازی برگزار می کنید؟
احتمالاً ترجیح بچه ها این است که مجازی باشد.
* عضویت در کانون بانوی فرهنگ شرایط سنی خاصی دارید؟
نه
* بچه ها هم می توانند عضو شوند؛ مثلاً نوجوانان؟
بله می توانند؛ مشکلی ندارد. تا به حال شاید خیلی عضو اینگونه نداشتیم. یعنی درخواستی به آن مفهوم نبود، ولی شرایط خاصی قرار ندادیم و تلاش داریم افراد بیشتر در این فضا باشند و فعالیت ادبی داشته باشند. به بچه هایی که به کلاس می آیند می گوییم چند جلسه به کلاس بیایید که ما حضور شما را ببینیم. تعداد برای ما مهم نیست، بیشتر می خواهیم یک کار جدی انجام شود. بالا بردن کمیت برای ما مهم نیست و اگر بچه های مستعدی باشند و از ما بخواهند تا برای آنها کلاسی برگزار کنیم، حتما این کار را انجام می دهیم.
* در مورد خروجی آثار اینکه بیشتر در چه حوزه ای باشند، دسته بندی نوجوان، رمان، داستان به عهده هنرجو است یا شما به آنها کمک می کنید و راه و مسیر را به آنها نشان می دهید؟
دقیقاً همین است. یعنی بسته به چیزی که آنها می خواهند ما تسهیل گر مسیر هستیم. اگر یک نفر روایت نویس خوب است سعی می کنیم در آن زمینه کمکش کنیم.
اصراری نداریم خروجی کانون بانوی فرهنگ، زنانه باشد
* به او مشورت می دهید؟
بله، روزی یکی از بچه ها به کلاس های داستان نویسی آمد. من دیدم می خواهد کاملاً زندگی خودش را روایت کند و هدفش همین است. به او گفتم در شاخه روایت نوسی جدی تر فعالیت داشته باش. در ادامه یکسری کتاب به او معرفی کردم.
سعی ما این است که اگر مثلاً این فرد در زمینه داستان کوتاه بیشتر فعالیت می کند به آن سمت هدایتش کنیم و کمک هایمان را به آن سمت ببریم. مثلاً خانم «نیلوفر مالک» در زمینه کودک و نوجوان بیشتر کار کرده، سعی کردیم در همان رشته که خودشان بیشتر دوست دارند و در آن زمینه بیشتر فعالیت می کنند و اگر دوستانی تمایل به کار کودک و نوجوان داشته باشند به ایشان معرفی می کنیم.
* چون اسم این کانون با زنان گره خورده است، معمولاً این استنباط می شود که خروجی آن حتماً باید زنانه باشد، یعنی زنانه نویسی برای آنها مهم باشد، اینطور نیست؟
ما به این موضوع اصراری نداریم.
* قلم ها به این سمت نمی رود؟
طبیعتاً بله. در کلاس های ما آقایان هم حضور دارند، یعنی اگر آقایان تمایل داشته باشند اثرشان را بخوانیم و معرفی کنیم، طبیعتاً این کار را انجام می دهیم. بیشتر از این جهت از ابتدا با جنبه زنانه شروع کردیم که یکسری خانم ها ممکن است محدودیت هایی داشته باشند؛ به لحاظ بچه و سختی های زندگی یا تمام چیزهایی که ممکن است برای یک خانم محدودیت آفرین باشد. از این رو فعالیت ها را در جهت تسهیل حضور بانوان رقم زدیم. گاهی مثلاً مهدکودک هم برای کسانی که بچه داشتند، فراهم می کردیم (تا قبل از کرونا). ممنوعیت حضور کودکان را نداریم. حتی برعکس گاهی از حضور مادر و کودک عکس می گرفتیم و در صفحه منتشر می کردیم تا خانواده ها ترغیب شوند.
ممنوعیتی برای حضور آقایان وجود ندارد. مثلاً در مسابقات می پرسند آقایان هم می توانند شرکت کنند؟ پاسخ می دهیم: بله. جالب اینکه در تولد سه سالگی کانون، رتبه اول به آقای امیر شادپور از خوزستان و خانم فائضه غفار حدادی اختصاص داشت.
نمی خواهیم فضا صرفا زنانه باشد، منتها سعی ما این است بیشتر به کتاب خانم ها ضریب بدهیم
از سوی دیگر بسیاری از منتقدین ما آقایان هستند. یکبار آقای خُورشاهیان می گفتند چرا مرا به عنوان منتقد دعوت کرده اید؟ گفتیم عمداً این دعوت صورت گرفت؛ چرا که نمی خواهیم فضا صرفا زنانه باشد. منتها سعی ما این است بیشتر به کتاب خانم ها ضریب بدهیم.
* در مسیر کاری شما جشنواره های مهم کشور هم وجود دارد؛ مانند داستان انقلاب و جشنواره های داستانی جوان و…. هدف گذاری دارید که آثار بچه ها به آنجا ارسال شود؟ به اینها توجه دارید که نوقلمان بتوانند آثارشان را به جشنواره های بزرگ بفرستند؟
معمولا اگر کتابی منتشر شود، ناشر این کار را انجام می دهد. یعنی ناشر برای جشنواره ها می فرستد. مثلاً کتاب خانم سارا شجاعی به نام «حلیه» که ناشر خودش می فرستد.
* نه منظورم پیش از انتشار بود؛ مانند داستان انقلاب که ارسال، بررسی و بعد، منتشر می شود.
واقعیتش تا حالا نبوده و نداشتیم.
* می گویند وقتی کانون تشکیل می شود روی ستون های مشخصی استوار است. کانون شما روی چه ستون هایی استوار شده و چقدر به آن اهمیت می دهید؟
«ادبیات متعهد» برای ما اولویت دارد. فعالیت کانون را با یک نگاه انتقادی نسبت به نهادها و ارگان هایی که مسئولیتی در قبال ادبیات ارزشی دارند، اما آنچنان که از ایشان توقع می رود کاری نمی کنند، آغاز کردیم. هرچند معتقد بودم کارهایی در برخی نهادها می شود اما آن خروجی مناسبی که از آنها انتظار می رود شاهد نیستیم. بنابراین وارد مسیر شدیم.
* چند اتفاق اینطوری داشتید؟
مثلاً «حلیه» اثر خانم شجاعی، عنوان کتاب اول برای ایشان خیلی خوب بود. برای انتشار در اختیار نیستان قرار دادیم، یا کتاب خانم فرشته امیری (چنین دیدم) را که جدیدا چاپ شده است، یک داستان خیلی خوب است و می شود روی آن کار کرد. ماجرای یک مستندساز است که برای ساختن مستندی به سوریه می رود و توسط داعش اسیر می شود. به نظرم یک داستان جذاب و مخاطب پسند است.
گاهی آثار بچه هایی که از کلاس های ما نویسنده شدند به ناشر معرفی کردیم و اکنون برخی از آنها زیر چاپ است. حتی بعضی از نوقلمان ما در نشریه «رشد» شروع به نوشتن داستان کرده اند.
* شما داستان کوتاه هم کار می کنید؟
بله.
* همیشه گلایه می کنیم که در بخش نوجوان آثار کمی داریم. برای پر کردن خلا ها آثار نویسندگان را به این مسیر سوق نمی دهید؟ آسیب شناسی برای گروه سنی چگونه است؟
بیشتر اینطوری بوده که تلاش کردیم بچه هایی که کار خوب برای نوجوانان داشتند به ناشر معرفی شوند. به عنوان مثال یکی از بچه ها یکی دو اثر بزرگسال هم نوشته بود، اما دیدیم کارهای ایشان در زمینه نوجوان موفق تر است و مخاطب بیشتر دوست دارد، از این رو الان به صورت تخصصی در زمینه کودک و نوجوان کار می کند.
مهم این است تاثیرگذار باشیم و بتوانیم در فضای ادبیات مثبت حرکت کنیم
* آینده کانون را چطور می بینید؟
فکر می کنم مهم ترین هدف ما این است که نویسنده های جدی تر و قوی تری تربیت کنیم. مهم ترین چیزی که ما به آن فکر می کنیم این است که کار قوی منتشر کنیم و کتاب های خوبی که حرفی برای گفتن داشته باشند، از نظر تکنیکی کار شاخص و قوی ای باشند. مهم این است تاثیرگذار باشیم و بتوانیم در فضای ادبیات مثبت حرکت کنیم.
* به نظر خودتان در این سه سال تاثیرگذار بودید؟
تا حدودی، البته از فعالیت خودمان راضی نیستیم.
* خروجی شما چند کتاب بوده است؟
شاید ۶ کتاب طی سه سال، یعنی سالی دو کتاب.
* خروجی جشنواره هایی که کانون شما برگزار کرده، افرادی بودند که یا شناخته شده بودند یا بعداً شناخته شدند. یکی از اهداف شما این بوده که مسیر را به فرد نشان بدهید و بگویید مسیر درست شما این است. چقدر توانستید این فرد را در مسیر درست کاری و ذوقی خودش قرار دهید؟
تلاش ما همین است. تشخیص نوع فعالیت و ذائقه شناسی می کنیم، ببینیم قلم فرد در چه حوزه ای قوی تر است، مثلاً یک نفر اگر می خواهد روایت نویس باشد یا کار او بیشتر متناسب با روایت نویسی باشد به آن سمت سوقش می دهیم، سعی ما بر کمک به فرد برای پیدا کردن راهش است.
گاهی از خوشحالی وقتی ناشر خبر انتشار کتابی را به من می دهد با شوق به نویسنده اش زنگ می زنم و خبر انتشار کتابش را می دهم
* می خواهید پله باشید؟
دقیقاً! یکی از بچه های کانون می گفت از این نگران نباش که بچه ها روی شانه های تو بالا بیایند، واقعیت هم همین است. وقتی کتاب یکی از نوقلمان منتشر می شود واقعاً بیشتر از کتاب خودم خوشحال می شوم. خیلی لذ ت بخش است. گاهی وقتی ناشر خبر انتشار کتابش را به من می دهد از خوشحالی و با شوق به نویسنده زنگ می زنم و خبر انتشار کتابش را می دهم.
* اگر کرونا ادامه دار باشد، تکلیف تجمعات شما چیست؟
جلسات را مجازی برگزار می کنیم. بعضی از کلاس ها را هم تا الان در فضای مجازی داشتیم و الان در واتساپ گروه داریم و جلسه برگزار می کنیم. یکی دو کارگاه هم حتی داشته ایم.
* اگر بخواهید برآوردی از عرصه انتشار رمان و داستان در کشور داشته باشید و بخواهید قیاسی بین نویسندگان جدید و نویسندگانی که قبلاً وارد این عرصه شده بودند، داشته باشید، تحلیلتان از توازن آن ها چیست و اصلاً آینده به نوقلمان اقبال خواهد داشت؟
حتماً همینطور است. فکر می کنم الان نویسنده های خوبی به فضای ادبیات ما معرفی می شود. ناشران بیشتر شده اند و کار راحت تر شده. نویسنده نوقلم راحت تر می تواند وارد فضای جدی شود. زمانی بود که ما می خواستیم کتاب چاپ کنیم و با چه سختی یک ناشر پیدا می کردیم؛ ولی الان این فرآیند تسهیل شده و جوان های بااستعدادی داریم که مشغول کار هستند و از ما به زودی جلو می زنند.
* الان چند کارگاه فعال دارید؟
کارگاه نقد ادبی و کلاس داستان کوتاه کوتاه.
* کارگاه های شما هزینه هم دارد؟
سعی می کنیم هزینه کم باشد. از زمانی که مستقل شدیم فقط برای اینکه بتوانیم هزینه استاد را تامین کنیم شهریه دریافت می کنیم.
* موفق باشید.
دیدگاهتان را بنویسید