وقتی ظرف محتوا سرریز کند!
هومان شروعی طوفانی دارد. داستانی فانتزی که خواننده را به جهان تاریکِ شهرِ« نیهیب» می برد. قدرت نویسنده در خلق این دنیا، راز آلودگی و وجود معمایی برای کشف توسط خواننده را نوید می دهد. در صفحات ابتدایی با اسامی و مفاهیم تاریخی و شناخته شده روبرو می شویم. شخصیت «شداد» طبق پاورقی کتاب، در زمان حضرت هود می زیسته است. همچنین «نسناس» گونهی ابتدایی ابنا بشر است که قبل از خلقت حضرت آدم ساکن زمین خاکی بودند. البته در ادامهی اثر، کارکردی مشابه عالم واقع ندارند و نقشی تازه برایشان تعریف شده است که لزوما بر تاریخ منطبق نیست.
در چند بخش از موجودات خیالی که در اسطوره های ایرانی رد پای آنها مشاهده می شود، استفاده شده است. به عنوان مثال می توان به موجودی بال دار که پرواز می کند، سرش مثل شیر است و پنجه هایی چون عقاب دارد، اشاره کرد. این موجود خیالی در افسانه های کهن و یا حکاکی های تخت جمشید و سر ستون های آنجا دیده شده است. شیری که جان کامیار را نجات می دهد و نمادی از قدرت جبههی نور و روشنایی است.
همچنین اسامی نیز به دقت انتخاب شده است.هومان یا هومن به معنی نیک نژاد و نیک اندیش، حلما به معنای بردبار و صبور و روشا به معنای نور و سپیده ی صبح است و از بین شخصیت های منفی نیز مرداس نام پدر ضحاک است .
هومان برگزیده است. زیرا فرزند امید است و مرداس برای نگهبانی از او گماشته شده است. با این وجود وقتی حلما برای سلامتی هومان صدایش را گرو می گذارد، شداد به گونه ای عمل می کند که انگار از هیچ چیز خبر ندارد. در حالی که مرداس از ابتدای ماجرا در جریان بیماری هومان بود و خودش پیشنهاد داد حلما به دنبال مرهم برود.
داستان قصه گو است و از قوانین ناگفتهی زیادی در این عالم پرده بر می دارد. صحنه به معنای واقعی در داستان وجود ندارد زیرا متن بر پایهی گفتن شکل گرفته شده است و استمرار وقایع به نحوی است که تخیل نویسنده در یک واقعه عمیق نمی شود. به همین خاطر خواننده نمی تواند در حالتی شفاف، واقعه و محیط پیرامونی اش را تصور کند. دوربین روایتگرِ هومان، با فاصلهای که با وقایع دارد، نتوانسته به خوبی داستان و جزییات مورد نیازش را بیان کند. حجم اطلاعاتی که در صف ارائه به مخاطب هستند تعیین کننده این سرعت است.
نویسنده بخش بسیاری از داستان را به دیالوگ هایی اختصاص میدهد که اطلاعات و محتوا را به خواننده منتقل میکنند. از منظر محتوایی، نویسنده متوجهی حرکت و جوهر حضور انسان در دنیا و عالم ماده است. به طور مشخص در کتاب، جنگ زیربنایی و اساسیِ بین خیر و شر، اهریمن و انسان را داریم. برخورد انسان با دو گانهی نور و تاریکی و وسوسهی اهریمن برای دست یابی انسان به امکانات مادی دیده می شود. توجه به سفر شرق و دنیای ارواح به عنوان عالمی که به انسان یاری می رساند و تزکیه درون در کنار علوم دنیایی از خطوط دیگر محتوایی کتاب است. علاوه بر این، نیاز انسان و ضعف او در برابر نفسانیات و خواهشهای دنیایی مورد توجه نویسنده است. انسانی که اسیر عادتهاست به راحتی تغییر نمیکند مگر به اصل خود بازگردد و از نور وجودی خود استفاده کند. موارد مذکور بخشی از لایههای محتوایی کتاب است. بدیهی است هر کدام از این موارد برای اینکه به جان داستان بنشیند و بتواند مفهوم خود را منقل کند، کتابی جداگانه می طلبد. در حالی که این مفاهیم همگی در یک کتاب گنجانده شده است و داستان حاضر ظرفیت پوشش همهی آنها را ندارد. ناگزیر در بخش هایی از کتاب مفاهیم به صورت شعاری و کلیشهای از متن بیرون زده است.
یکی دیگر از مواردی که جلب نظر می کند میزان کنش شخصیت هومان است. در تمام چالشهایی که او پیش رو دارد امداد های غیبی نقشی اساسی دارند و او قائم بر توانایی خود وارد میدان مبارزه با دشمن نمی شود. در وهله ی اول به کمک کامیار و کبوتر به دریا می رسد. بعد به کمک پیرزن، روشا و روستا نشینان به مرحله ی بالاتری از آگاهی صعود می کند. سپس در جایی که باید اولین انتخاب جدی خود را رقم بزند گرفتار اهریمن می شود و باز هم بی کنشی او در رفع گرسنگی امتیازی برای ادامه ی حرکت او می شود.آهو دلش به رحم می آید و او را نجات می دهد. در اصل هومان، قهرمانی عصا به دست است که به یاری ابر و باد و مه و خورشید و فلک جلو می رود. در آخرین چالشی که با آن روبروست، برای اولین بار کنشی از او سر می زند و مادر را از چنگال شداد نجات می دهد.
با این وجود هومان، رمانی قابل تقدیر است. ورود به دنیای خیال و توجه به لایه های متفاوت مفهومی، از نکات برجسته کتاب است.اما تلاش نویسنده در تولید اثری ایرانی و ملی با توجه به انباشت اطلاعات و افتادن به ورطه ی شعار در گفتگوهای بین جبهه خیر و شر ، به ثمر نرسیده است.
کتاب حاضر مناسب گروه سنی 12 سال به بالا می باشد.
به قلم راضیه بابایی
دیدگاهتان را بنویسید