معرفی کتاب «مادر عشق»
خواب دیده بود ماه و سه ستاره از آسمان جدا شدند و بر دامنش نشستند. خوابی که تعبیرش تولد چهار شیرمرد بود که پدرشان، بزرگی از خاندان نبوت بود و مادرشان قرار بود فاطمه بنت حزام باشد. کتاب «مادر عشق» که روایت داستانی زندگی حضرت امالبنین به قلم عطیهسادات صالحیان است، از همین خواب شروع میشود. فاطمه آشفته از خواب برمیخیزد و خوابش را برای مادرش، ثمامه، تعریف میکند. همزمان، حزام که مشغول پذیرایی از مهمانی عزیز است، خبری برای فاطمه و ثمامه میآورد که نهتنها حال آنها را دگرگون میکند، بلکه زندگی فاطمه را تا ابد با نور پیوند میزند.
نویسنده با زبانی شیرین و روان داستان این بانوی بزرگوار را روایت میکند. با وجود منابع مستند بسیار اندک درباره شخصیت اصلی کتاب، صالحیان کوشیده در کنار تخیل از روایات تاریخی هم استفاده کند و آنها را براساس برهه زمانی کنار هم بچیند و از نگاه بانو امالبنین داستان را روایت کند.
کتاب شامل یازده فصل است و در هر فصل به یک اتفاق تاریخی پرداخته شده است.
کتاب «مادر عشق» با زندگی حضرت امالبنین در قبیلهاش «بنی کلاب» آغاز و با ورود اسرای کربلا به مدینه پایان مییابد. حضرت امام البنین به قبرستان بقیع میرود و با جمله معروفش که میگوید: «به من امالبنین نگویید، من امالبنین نیستم، من دیگر مادر چهار پسر نیستم» و با این جمله و وفاتشان، داستان تمام میشود.
راوی کتاب دانای کل است؛ دانای کلی که به جناب امالبنین محدود است و هر جا را که ایشان حضور دارد، میبیند و برای مخاطب نقل میکند؛ بنابراین، اگر نگوییم همه، بسیاری از وقایع کتاب را مخاطب قبلاً شنیده یا خوانده است. فقط حالا دارد آنها را با محوریت فاطمه بنت حزام، معروف به امالبنین، بازخوانی میکند. البته این محور خود حول محوری دیگر میچرخد و آن، امیرالمؤمنین(ع) و فرزندان بزرگوار ایشان است.
کتاب “مادرعشق” از مجموعه ریحانه انتشارات مدرسه میباشد؛ مجموعهای که هر کدام به معرفی یکی از زنان شاخص صدر اسلام پرداخته است. از دیگر کتابهای این مجموعه میتوان به دخترماه، مهرا ، همراه بانوی کبریا و بهای عاشقی اشاره کرد.
این کتاب در ۱۴۴ صفحه و در سال ۱۴۰۰ توسط انتشارات مدرسه روانه بازار نشر شده است.
دیدگاهتان را بنویسید