شب یلدا 13 دی 1399 ارسال شده توسط devadmin داستانک نویسنده: آزاده رباط جزی مامان گفته بود: “رسمه چیزایی که شبای دیگه نمیخرن، امشب میخرن و دور هم شادی میکنن. چون امشب از شبای دیگه سردتر و بلندتره.” مامان راست گفته بود. امشب بابا با بخاری آمد.
دیدگاهتان را بنویسید