جستجو برای:
سبد خرید 0
  • خانه
  • اخبار
  • مقالات
    • قند و نقد
    • چهارشنبه‌های آموزشی
    • گزارش نشست
    • سه‌شنبه‌های خواندنی
    • داستانک
    • معرفی کتاب
  • تماس با ما
  • صفحه ورود
  • محصولات
    • ویدیوهای آموزشی
    • کتاب اعضای کانون
    • دوره های آموزشی

ورود

گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟

ثبت نام

داده های شخصی شما برای پشتیبانی از تجربه شما در این وب سایت، برای مدیریت دسترسی به حساب کاربری شما و برای اهداف دیگری که در سیاست حفظ حریم خصوصی ما شرح داده می شود مورد استفاده قرار می گیرد.

0
آخرین اطلاعیه ها
جهت نمایش اطلاعیه باید وارد سایت شوید
  • خانه
  • اخبار
  • مقالات
    • قند و نقد
    • چهارشنبه‌های آموزشی
    • گزارش نشست
    • سه‌شنبه‌های خواندنی
    • داستانک
    • معرفی کتاب
  • تماس با ما
  • صفحه ورود
  • محصولات
    • ویدیوهای آموزشی
    • کتاب اعضای کانون
    • دوره های آموزشی
شروع کنید
  • خانه
  • اخبار
  • مقالات
    • قند و نقد
    • چهارشنبه‌های آموزشی
    • گزارش نشست
    • سه‌شنبه‌های خواندنی
    • داستانک
    • معرفی کتاب
  • تماس با ما
  • صفحه ورود
  • محصولات
    • ویدیوهای آموزشی
    • کتاب اعضای کانون
    • دوره های آموزشی
شروع کنید

وبلاگ

بانوی فرهنگاخبارقند و نقدبررسی داستان کوچک «ساحل»

بررسی داستان کوچک «ساحل»

13 آذر 1400
ارسال شده توسط devadmin
قند و نقد

«ساحل»


زن: “هوا ابریه”
مرد به ساعتش نگاه کرد.
مرد رفت.
زن رفت.
نیمکت ماند.
با خاطرات باران زده.

(اثر: شکوه نادری)

نقد اثر:
عنوان داستان در همان آغاز سعی دارد موقعیت مکانی شخصیت‌ها را روشن کند و بعد با دیالوگ زن، ترسیم روشن‌تری از فضا به مخاطب ارائه می‌شود.
ترکیب “ساحل” و “هوای ابری” به نوعی این پیش‌فرض را برای مخاطب قوی می‌کند که احتمالا با ماجرایی احساس‌مدار و عاطفی روبرو خواهد بود.
دیالوگ زن حامل خبری است که قصد و مراد اصلی او از گفتن آن برای خواننده روشن نیست.
اگر نگاه زنانه را در داستان جاری و ساری بدانیم احتمالا زن از بودن در آن موقعیت، راضی بوده و لذت می‌برده است و قصدش از توصیف شرایط، به نوعی تقاضای توقف بیشتر در آن بوده است. در این نوع نگاه به داستان، کنش مرد نقطه قوت ماجراست. چه آنکه به وضوح بی‌تفاوتی مرد نسبت به حس و حال زن را نشان می‌دهد. نگاه کردن به ساعت به شکلی اتمام وقت را اخطار داده و سوت پایان احساس خوشایند زن داستان است.
کنش بعدی مرد یعنی “رفتن” این تئوری را قوی‌تر می‌کند؛ چرا که بلافاصله صحنه را ترک می‌کند و زن هم به نوعی با تبعیت و یا اجبار همان کنش را انجام داده و می‌رود. البته اگر به جای تکرار کلمه ” رفت” از عبارت “هم ” استفاده می‌شد به لحاظ نثری زیبایی بیشتری به متن می‌داد:
مرد رفت. زن هم.
اما اگر فارغ از نگاه زنانه، داستان را مورد کنکاش قرار دهیم، چندان مولفه قوی و تایید کننده‌ای مبنی بر قصد اصلی زن از گفتن دیالوگ اول داستان دریافت نمی‌کنیم. اگر فرض گرفته شود که نیت زن از دادن آن خبر، میل او به رفتن، پیش از شروع باران بوده است، عامل دیگری برای نقض این فرضیه وجود ندارد.
بنابراین این ابهام که تا پایان با مخاطب همراه است؛ مثل یک معمای حل نشده با او باقی می‌ماند.
البته که اگر با همان نگرش جنسیتی به داستان نگاه کنیم، از آن لذت بیشتری خواهیم برد. چه آنکه با زنی مواجه هستیم که حتی توان صراحت در بیان خواسته قلبی خود، مبنی بر ماندن در آن فضای لذت‌بخش را ندارد و صرفا با ارائه خبری که گویای ترسیم فضا و توجه او به آن شرایط خاص آب و هوایی است، سعی می‌کند میل ماندن را به طور غیر مستقیم به مرد بفهماند.
این درخواست در لفافه همراه با کنش سرد به خوبی می‌تواند بیانگر درک نشدن زن از طرف مرد باشد.
جمله بعدی و اشاره به “نیمکت” فضای احساسی ارائه شده در ابتدای داستان را قوی‌تر می‌کند و ترکیب “ساحل”، “هوای ابری” و “نیمکت” همراه با یک زوج، صحنه رمانتیکی را برای خواننده به تصویر می‌کشد.
جمله پایانی از تحقق پیش‌بینی زن و وقوع باران خبر می‌دهد و تصویر یک “نیمکت باران زده” کنار ساحل باز همان فضای عاطفی را قوت می‌بخشد.
در واقع نویسنده در ارائه تصویری روشن از موقعیت مکانی داستان موفق بوده است و اگر نیمکت خالی نمور کنار دریا را تلاش نویسنده برای ارائه نمادی از تنهایی شخصیت زن بدانیم قابل تحسین است؛ اما نکته اینجاست که این همه در پرده ابهامی است که نبود نشانه‌ها و کدهای دقیق‌تر، پیرنگ داستانک را مورد خدشه قرار داده است.
نکته قابل ذکر دیگر زیر هم نوشتن جمله‌ها به جای پیوسته نوشتن آنها روی یک سطر است که به نوعی نوشتاری شعرگونه را تداعی می‌کند که نیازی به آن نبوده است و برای نگارش یک داستانک همان پیوسته‌نویسی روی یک سطر پیشنهاد می‌شود.
با سپاس فراوان از نویسنده گرامی و آرزوی خواندن داستانک‌های بیشتر از ایشان.

(به قلم خانم مولود توكلی)

برچسب ها: بانوی فرهنگحوزه هنریداستانداستان کوچکداستانکنقدنویسنده شو
قبلی گزارش جلسهٔ دوم کارگاه کهن‌الگوهای زن در شاهنامه
بعدی طراحی شخصیت

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

جستجو برای:
دسته‌ها
  • آموزشی
  • اخبار
  • اطلاعیه
  • بدون دسته بندی
  • چهارشنبه‌های آموزشی
  • داستان
  • داستانک
  • سه‌شنبه‌های خواندنی
  • قند و نقد
  • گزارش نشست
  • گفت‌وگو
  • معرفی کتاب
  • یادداشت
برچسب‌ها
آموزش داستان نویسی آموزش داستان‌نویسی آموزش رایگان نویسندگی آموزش نویسندگی احسان رضایی امام حسین انتشارات شهید کاظمی بانوی فرهنگ حسین شهرستانی حوزه هنری داستان داستان نویسی داستانک داستانک غربی داستان کوتاه داستان کوچک داستان‌نویسی سارا عرفانی سمیه عالمی سوگواره ده سوگواره عاشورایی ده شاهنامه عاشورا عاشورا در آینه آفرینش هنری فائضه غفار حدادی فردوسی قصه محرم معرفی کتاب معصومه امیرزاده مینیمال آرت نقد نقد داستان نقد داستان کوچک نویسنده نویسنده شو نویسندگی نویسندگی خلاق نیلوفر مالک کتاب باز کتابخوانی کتاب خوب کتاب گردی کتابگردی کهن‌الگو
  • محبوب
  • جدید
  • دیدگاه ها

باشگاه ادبی بانوی فرهنگ، به منظور هم افزایی بانوان نویسنده و علاقمندان به نویسندگی توسط چند تن از بانوان نویسنده ی کشور تشکیل شد.

دسترسی سریع
  • خانه
  • دوره ها
  • اخبار
  • تماس با ما
  • فرم عضویت
  • تهران، خیابان سمیه نرسیده به خیابان حافظ، حوزه هنری، دفتر بانوی فرهنگ
  • 02191088034
  • info@banooyefarhang.com
نمادها
© 1400. قالب طراحی شده توسط بانوی فرهنگ
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
ارسال به ایمیل
https://www.banooyefarhang.com/?p=7877
لیست علاقه مندی ها 0 حذف همه
صفحه لیست علاقه مندی را باز کنید به خرید ادامه دهید
دسته بندی دوره ها
دوره های من
دسته بندی دوره ها

عمومی

  • 5 دوره

کتاب اعضای کانون

  • 6 دوره
دوره های من
برای مشاهده خریدهای خود باید وارد حساب کاربری خود شوید
Facebook Twitter Youtube Instagram Whatsapp
مرورگر شما از HTML5 پشتیبانی نمی کند.