بررسی داستان کوچک خانم خرمی
به خودم که اومدم همه جا تاریک بود. یک من وسط اون همه تاریکی … نه، نه انگاری یه صدایی هم می اومد یه صدا که مدام تو گوشم می چرخید، یه ناله، خوب که گوش کردم داشت التماس می کرد انگار می خواستند بکشنش و اون هی التماس می کرد؛ اما انگار صدا مال اون لحظه نبود مثال صدایی که ضبط بشه و هزار بار تکرارش کنند. نمی دونم چقدر گذشت یه ساعت، دو ساعت، پنج ساعت؛ اما کم کم هوا روشن شد تو یه خونه بودم، حوصله اون جا رو نداشتم. از جام بلند شدم و رفتم سمت در. یهو خودم رو دیدم که چاقو تا دسته تو سینه اش فرو رفته و افتاده دم آشپزخونه. حقش بود.
(اثر: هانیه خرّمی)
نقد اثر:
از جمله نقاط مثبت این داستانک آن که میتوان به استفاده از تعداد شخصیت محدود در آن اشاره کرد. نویسنده در اینجا زاویه دید من اول شخص را انتخاب کرده و روایت ماجرایی درباره خود اوست که با خودش درگیر شده.
ولی دیگر شرایط لازم را ندارد . از واژهها و جملات شفافی استفاده نشده . یک من وسط اون همه تاریکی خیلی ابهام دارد و چند لایه است . تا پایان داستان نیز به همین روال پیش رفته است.
نثر گاهی به زبان محاوره و گاهی معیار آمده که از دیگر نقاط ضعف این اثر است.
زاویه دید اثر در ابتدا اول شخص است ولی در انتها با سوم شخص تمام شده که این تغییر زاویه دید در داستان مینیمال صحیح نیست .
طرح خط مشخصی ندارد و پرداخت داستان در ارائه درونمایه دارای اشکال است .
انتهای داستانک نیز با ضربه نهایی خاص و غافلگیرانهای به پایان نرسیده است .
با آرزوی موفقیت برای دوست عزیزمان.
(به قلم امینه گل زاده)
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
نقد دقیق
ممنون از حسن توجه شما