“کریستف کلمب سرزمین میانه” یادداشتی درباره نویسنده ارباب حلقهها”جی.آر.آر تالکین”
6 اردیبهشت 1404
ارسال شده توسط بانوی فرهنگ

به قلم مریم محمدی
«یک روز تصمیم گرفتم برای زبانهایی که ساختهام، یک داستان بنویسم و آن را انجام دادم. مانند اینکه از تخم مرغ، مرغی خلق کنم» این جمله از جان رونالد روئل تالکین، نویسندۀ شهیر انگلیسی، خالق رمان¬های جذاب و پرکشش ارباب حلقه¬ها، هابیت و همین¬طور دنیایی عجیب به نام سرزمین میانه، با جغرافیایی گسترده و تاریخی پر ماجراست.
جان رونالد روئل تالکین، ملقب به جی. آر. آر. تالکین، نویسنده، شاعر و زبان شناس بریتانیاییست که کتابهای هابیت و ارباب حلقهها، از معروفترین تالیفات اوست. آثار او طرفداران بسیاری در سراسر دنیا دارد و سال¬هاست که مخاطبان فراوانی را به سوی خود جذب می¬کند. وی، در ۳ ژانویه ۱۸۹۲ در شهر بلومفونتین در ایالت آزاد اورنج در جمهوری آفریقای جنوبی که یکی از مستعمرات بریتانیا بود، متولد شد. پدر او، آرتور روئل تالکین، مدیر یک بانک انگلیسی در شهر بلومفونتین و مادرش میبل سفیلد بود که هر دو از مهاجران انگلیسی آن منطقه بودند. تالکین کمی بعد از مهاجرت آن¬ها به آفریقای جنوبی، به دنیا آمد. او یک برادر کوچکتر به نام هیلاری آرتور روئل تالکین هم داشت.در سال ۱۸۹۶ یعنی زمانی که تالکین فقط سه سال داشت، پدرش
آرتور، به تب روماتیسمی دچار شد و اندکی بعد در آفریقای جنوبی درگذشت. این موضوع موجب شد تا خانواده منبع درآمد خود را از دست بدهند. به همین دلیل مبیل تالکین که خود در انگلستان زاده شده بود، تصمیم گرفت به کینگز هیث در بیرمنگام بازگردد تا در آن¬جا با پدر و مادر خودش زندگی کند. پس از مدتی، او به همراه فرزندانش زندگی شهری در بیرمنگام را رها کردند و به دهکده سیرهول در ووسترشر نقل مکان کردند تا با خواهر خود زندگی کند. این دهکده در مقایسه با چمنزارهای خشک آفریقای جنوبی در نظر تالکین مانند بهشت بود. به گفتۀ خود او، زندگی در این طبیعت زیبا و بکر و تپه¬ها و مزارع سرسبز، در آینده الهامبخش مناظر و صحنه¬های داستانهایش شدند و به او در خلق سرزمین میانه و تپه¬زارهای سرسبز شایر کمک کردند. حتی او در نام¬گذاری محل زندگی خانوادۀ «بگینز» که کلبه¬ای حفره مانند با در سبز رنگ کوچک بود هم، از نام مزارع خاله¬اش که «بگ¬اند» نام داشت، استفاده کرد. نامی که برای خوانندگان کتاب¬های تالکین بسیار آشناست.در سال ۱۹۰۰، مادر او در یک اقدام بحث برانگیز و جنجالی، به مذهب کاتولیک تغییر گرایش داد در حالی که خانواد¬ه¬اش به کلیسای باپتیستها وفادار بودند. آن¬ها که از این اقدام آزرده خاطر شده بودند، مبلغی را که برای مخارج زندگی به او میدادند قطع کردند. به همین دلیل، زندگی آن¬ها با سختی همراه شد.

مادر که در زمان کودکی، قصه¬هایی از اساطیر و افسانه¬¬های کهن را برای آن¬ها بازگو می¬کرد، پس از مدتی، در خانه به آن دو درس هم می¬داد.
او که در حین آموزش متوجه علاقۀ فراوان رونالد به یادگیری زبان شد، شروع به آموزش زبان لاتین به فرزندانش کرد. بنابراین تالکین از سن چهارسالگی قادر به خواندن و نوشتن بود و کتابهای بسیاری از نویسندههای گوناگون می¬خواند. تالکین بعدها از قصه¬ها و افسانه¬هایی که مادرش برای او تعریف کرده بود در خلق داستان¬هایش بسیار بهره برد و زبان لاتینی که در زمان کودکی آموخته بود، به علاقۀ او در یادگیری سایر زبان¬ها و خلق زبان¬های جدید کمک شایان توجهی کرد.تالکین دوازده ساله بود که مادرش هم در سال 1904 به دلیل ابتلا به بیماری دیابت حاد درگذشت. پس از فوت مادر، سرپرستی فرزندان او به دوست نزدیکشان، کشیشی به نام فرانسیس خاویر مورگان رسید و او نیز تلاش کرد تا بچهها را با تربیت کاتولیک بزرگ کند. بنابراین رونالد و هیلاری در آسایشگاه کاتولیک ساکن شدند و از مذهب مادر خویش تبعیت کردند.او و برادرش بعد از فوت مادر در منطقه¬ای به نام «ادگباستون» واقع در شهر بیرمنگام ساکن شدند. حدودا چهار سال پس از ورود تالکین و برادرش به آسایشگاه کاتولیک یعنی در تابستان 1909، رونالد شانزده ساله، دلباختۀ دختر بی سرپرستی به نام «ادیث ماری برات» شد و علاقه¬ای عمیق بین آن دو شکل گرفت. اما سرپرست او یعنی پدر مورگان، بخاطر اینکه ادیث به مذهب پروتستان گرایش داشت، با رابطهی آنها مخالفت کرد و به تالکین گوشزد کرد که باید حواسش را فقط به درس جمع کند و از او خواست تا بیستویک سالگی با ادیث هیچ رابطه¬ای نداشته باشد. بنابراین رونالد تا آن سن نتوانست از ادیٍ درخواست ازدواج کند. اما درست در شب تولد بیست و یک سالگی خود برای ادیث، نامهای عاشقانه فرستاد و از او در خواست ازدواج کرد. ادیث که به اصرار سرپرستش در حال نامزدی با شخصی به نام «جُرج فیلد» بود، به محض رسیدن نامۀ رونالد، نامزدی¬اش را با آن شخص بهم زد و تالکین را برای زندگی مشترک برگزید. ادیث و رونالد، در 22 مارس 1916، و پیش از

اعزامش به جنگ جهانی اول، به صورت رسمی در کلیسای کاتولیک با یکدیگر ازدواج کردند. و چندی بعد، ادیث هم به مذهب کاتولیک گروید. در زمان آشنایی رونالد و ادیث با هم، آن دو زبان¬های خودساختۀ تالکین به نام¬های «بوبوش» و «نافارین» را با کمک یکدیگر کامل می¬کردند. جالب است بدانید که ادیث برات منبع الهام تالکین برای خلق شخصیت لوتین تینوویل بود.او در سال 1911 یعنی زمانی که در مدرسۀ «شاه ادوارد» مشغول به تحصیل بود با سه نفر از همکلاسی¬های خود به نام «راب گیلسون»، «جفری بیچ اسمیت» و «کریستوفر وایزمن» آشنا شد. این آشنایی منجر به تشکیل یک گروه دوستانه به نام «تی سی بی اس» شد که مخفف «باشگاه چایخوری» بود. اعضای این گروه هر از گاهی دور هم جمع می¬شدند و به طور مخفیانه چای می¬نوشیدند.

اما اولین کلمۀ کتاب مشهور «هابیت» هنگامی به ذهن او آمد که مشغول تصحیح برگۀ امتحانی یکی از دانش آموزانش بود. آن دانش آموز در صفحۀ خالی
پشت ورقۀ امتحانیاش نوشته بود: «روزی روزگاری در سوراخی زیر زمین، هابیتی زندگی میکرد.»و این جمله، سرآغازی شد برای نوشتن مجموعه داستانهای سرزمین میانه.تالکین در دهۀ ۱۹۵۰، مجموعۀ حماسی «ارباب حلقهها» را منتشر کرد که سه جلدی بود و برای نوشتن آن دوازده سال وقت صرف کرد. او شخصیتهای داستانی پیچیدهای مانند الفها و کوتولهها را خلق کرد و با کمک اسطورهشناسی، تاریخی پرماجرا و جغرافیایی گسترده را برای دنیای سرزمین میانهاش ایجاد کرد. توجه او به جزئیات در ایجاد یک جهان تازه، خلق شخصیتهای پیچیده و متفاوت و همین¬طور داستانسرایی حماسی و فانتزی، تاثیر عمیقی بر ژانر فانتزی گذاشته است و توانسته تا به امروز، خوانندگان بسیاری را مجذوب خود کند. چنان¬که دوست و همکار تالکین، سی.اس. لوییس، که خود نویسندۀ مجموعۀ داستان¬های فانتزی «نارنیا» بود، در مورد آثار تالکین این¬طور می¬گوید: «در این کتابها زیباییهایی میبینیم که چون شمشیر تیز نافذ و چون پولاد سرد سوزانندهاند.» موفقیت چشم¬گیر و فوق العادۀ کتابهایی چون هابیت و ارباب حلقهها موجب شد تالکین به عنوان «پدر ادبیات فانتزی مدرن» یا «پدر خیالپردازی حماسی» شناخته شود.او به واسطۀ نوشتن این کتاب¬ها، جوایز متعددی از جمله «جایزۀ بین الملی داستان خیالپردازی» به عنوان بهترین نویسندۀ خیالپردازینویس برای ارباب حلقهها در سال ۱۹۵۷ و عنوان «سومین کتاب پرفروش تاریخ جهان» با تیراژ ۱۰۰ میلیون نسخه بعد از انجیل با تیراژ شش بیلیون نسخه و پرسشها

اثر ماو تسه تانگ با نهصد میلیون نسخه را دریافت کرد.اما این¬طور که به نظر می¬رسد، تالکین بیش از نوشتن، به ساخت زبان علاقه داشته است. گویا بزرگترین سرگرمی او، آفریدن زبان و کلمات جدید بوده است. در حقیقت شاید او تنها نویسندهای باشد که پانزده زبان مختلف برای داستانهایش ساخته است. خود تالکین نیز اذعان داشته است که انگیزهاش از نگارش کتابهای تخیلی مانند ارباب حلقهها و هابیت و همچنین به وجود آوردن سرزمین میانه این بوده است که زبانهای فراساختۀ او در آن داستان¬ها صحبت شود. زبانهایی مثل: «الفی سینداری»، «والار»، «زبان سیاه» و… زبان الفی، مانند بسیاری از زبانهای دیگر در دنیای تالکین، دارای ریشههای عمیق و تاریخی است. این زبان از دوران آغازین خلقت الفها در والینور به وجود آمد و به تدریج با گسترش الفها در سرزمین میانه، تغییرات و تحولات مختلفی را تجربه کرد. زبان الفی به دو شاخۀ اصلی تقسیم میشود: کوئنیایی و سینداری. این دو شاخه از یک زبان اصلی به نام الداری به وجود آمدهاند که الفها در والینور از آن استفاده میکردند. زبان کوئنیایی، زبان کلاسیک الف¬هاست که به دلیل ساختار گرامری دقیق و واژگان غنی، بیشتر در آثار ادبی و مذهبی الفها استفاده میشد. این زبان به عنوان زبان رسمی و مقدس در مراسمها و نوشتههای مهم به کار میرفت. تالکین این زبان را بر اساس زبانهای لاتین و فنلاندی خلق کرد و تلاش کرد تا ساختاری زیبا و آهنگین برای آن ایجاد کند. اما زبان سینداری، زبانی کاربردیتر و روزمره بوده که الفهای سیندار و دیگر الفهای ساکن سرزمین میانه از آن استفاده میکردند. این زبان به تدریج به زبان اصلی ارتباطات روزانۀ الفها در سرزمین میانه تبدیل شد. تالکین سینداری را بر اساس زبانهای ولزی و گالی خلق کرد و تلاش کرد تا ساختاری طبیعی و سادهتر نسبت به کوئنیایی برای آن فراهم کند تا عموم الف¬ها بتوانند به آن زبان سخن بگویند. به دلیل علاقۀ بسیار زیاد الف¬ها به شعر و موسیقی، بسیاری از آثار ادبی آنها به زبان الفی نوشته شده بود. این آثار شامل اشعار عاشقانه، حماسی، و مذهبی بود که به زبانهای کوئنیایی و سینداری نوشته شده بودند. تالکین نیز در داستانهای خود از زبان الفی برای خلق اشعار و متون مختلف استفاده کرده است و این امر موجب عمق دادن به داستان¬ها و غنی¬تر شدن دنیای سرزمین میانه شده است.یکی از ویژگیهای منحصر به فرد زبان الفی، الفبای آن است که به نام «تنگوار» شناخته میشود. این الفبا توسط جناب «فئانور»، یکی از بزرگترین دانشمندان و هنرمندان الفها، خلق شده است و به عنوان الفبای رسمی برای نوشتن زبان الفی مورد استفاده قرار گرفت. تنگوار شامل مجموعهای از نمادها و حروف زیبا و پیچیده است که برای نوشتن واژگان و متون الفی به کار میرود. تالکین در داستانهای مهمی مانند ارباب حلقهها، هابیت، و سیلماریلیون زبان الفی را به کار برد و در بسیاری از دیالوگها و متون این داستانها از زبان الفی استفاده کرده است، به همین دلیل این الفبا به یکی از نمادهای شناختهشدۀ دنیای سرزمین میانه تبدیل شده است. زبان الفی به عنوان یکی از محبوبترین زبانهای ساختهشده در میان طرفداران داستانهای فانتزی شناخته میشود و بسیاری از افراد به یادگیری آن علاقهمند هستند. این زبان در فیلمها، بازیها، موسیقی، و حتی در زندگی روزمرۀ برخی از طرفداران تالکین به کار میرود و بسیاری از افراد از واژگان و اصطلاحات زبان الفی در مکالمات روزانۀ خود استفاده میکنند.رونالد، نخستین بار در ایام نوجوانی با یک زبان ساختگی رو به رو شد که نامش«آنیمالیک» بود و فرزندان خاله¬اش به آن زبان با یکدیگر صحبت می¬کردند. در آن زمان تالکین در حال آموختن زبان آنگلوساکسون بود و تا سال 1909 به زبان اسپرانتو نیز کاملا مسلط شد. اولین اثر او کتابچه¬ای شانزده برگی به نام «کتاب فاکس روک» بود که اولین نمونۀ الفباهای زبان خود ساخته¬اش در آن به چشم می-خورد. از جمله دیگر آثار او میتوان به «ماجراهای تام بامبادیل» اشاره کرد. اما برخی از آثارش مانند: داستانهای ناتمام، سیلماریلیون و… با مرگ او ناتمام ماند و توسط فرزندش کریستوفر تالکین نوشته و منتشر شدهاند.تالکین چهار فرزند از خود باقی گذاشت و سرانجام، بیست و یک ماه پس از فوت همسرش ادیث، در دوم سپتامبر ۱۹۷۳ در سن هشتاد و یک سالگی، به علت زخم معده و عفونت قفسۀ سینه چشم از جهان فروبست. اما سرزمین شگفت انگیزی که کشف کرد تا همیشه در ذهن و قلب مخاطبانش باقی می¬ماند.
دیدگاهتان را بنویسید