صلابتی فوق باور
به قلم زینب کثیری
از مهمترین و ویژه‌ترین تصاویری که در تاریخ از حضرت زینب سلام‌الله‌علیها ثبت شده است، خطبه ایشان در کوفه و شام است. در کتاب احتجاج طبرسی اینگونه آمده است که حضرت زینب سلام‌الله‌علیها پیش از خطبه به مردم نهیب زد «خاموش باشید» و با این نهیب نه فقط جمعیت که زنگ شتران هم از صدا افتاد. پذیرش این تصویر شاید در نگاه اول کمی دشوار به نظر برسد؛ اما اگر اندکی دقیق‌تر شویم از نوه رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم جز این انتظار نمی‌رود… اصلاً همه از دختر بزرگ امیرالمؤمنین علیه‌السلام چنین توقعی دارند؛ همه دختر فاطمه سلام‌الله‌علیها بودن را جز این نمی‌دانند و همگان خواهر حسنین علیهماالسلام را اینگونه تصور می‌کنند…البته نه اینکه این تصورات اشتباه باشند، به‌هیچ‌وجه؛ اما همه ماجرا به اینجا ختم نمی‌شود…وقتی بدانیم که:این بانوی گرانقدر فقط ۵ یا ۶ سال در محضر پیامبر رحمت بوده و در همین حدود سنی هم مادر بزرگوارشان را به دردناکترین حالت از دست داده‌اند… پس از آن، روزگاری قریب به بیست و پنج سال شاهد استخوانِ در گلو و خار در چشم وصی رسول خدا بوده‌اند. بعد هم که محراب به خون آغشته پدر پیش چشم‌هایش…در ادامه دنیا باز هم نیرنگ دیگری از آستین بیرون کشیده و آن، درک زندگی و شهادت مظلومانه برادر بزرگتر است… مصائب این بانوی گرانقدر در اینجا پایان نیافته که هیچ، بلکه ظلمی عظیم را در برابر دیدگان حضرت زینب سلام‌الله‌علیها رقم می‌خورد: واقعه جانکاه عاشورا، شهادت یکایک نورچشمی‌ها، سرهای بالای نیزه‌ها، اسارت خاندان پیامبر رحمت و سپس، بعد از گذراندن همه این‌ها این بانوی ارجمند با صلابت و اقتدار در دربار یزید ایستاده، بی‌آنکه ناله و شکایتی کند چنان افشاگری می‌کند که هیچکس یارای مقابله نداشته است؛ تا آنجا که حکومت به دنبال رفع و رجوع مصیبتی می‌افتد که گریبانگیرش شده است…به این تصویر تاریخی با این شکوه و عظمت بیندیشیم که در دارالاماره یزید خطاب به او در حال اسارت می‌فرمایند: هر حیله‌ای داری به کار ببر و از هر کوششی که توانی دست برمدار. دست دشمنی از آستین برآر که به خدا این عار هرگز از تو شسته نشود. به زودی آنکه تو را بر این مسند نشانده و گردن مسلمانان را زیر فرمان تو کشانده خواهد دانست که زیانکار کیست و خوار و بی‌یار چه کسی است… (به نقل از کتاب زندگانی حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها، تالیف سیدجعفر شهیدی)
دیدگاهتان را بنویسید