جستجو برای:
سبد خرید 0
  • خانه
  • درباره ما
    • اهداف بانوی فرهنگ
    • تاریخچه بانوی فرهنگ
  • اخبار
    • گزارش نشست
    • اخبار و رویدادها
    • مسابقات و فراخوان
  • یادداشت
  • قفسه کتاب
  • پایگاه نقد
    • نقد داستان کوچک (قندونقد)
    • نقد داستان کوتاه
    • مرورنویسی
    • نویسندگان
  • دفتر داستان
    • داستان
    • داستانک
    • ناداستان
  • یک لقمه ادبیات
  • حلقه فانتزی
  • نگارخانه
    • عکس
    • آوا
    • نما
  • بسته های آموزشی
  • تماس با ما

ورود

گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟

ثبت نام

داده های شخصی شما برای پشتیبانی از تجربه شما در این وب سایت، برای مدیریت دسترسی به حساب کاربری شما و برای اهداف دیگری که در سیاست حفظ حریم خصوصی ما شرح داده می شود مورد استفاده قرار می گیرد.

0
آخرین اطلاعیه ها
جهت نمایش اطلاعیه باید وارد سایت شوید
  • خانه
  • درباره ما
    • اهداف بانوی فرهنگ
    • تاریخچه بانوی فرهنگ
  • اخبار
    • گزارش نشست
    • اخبار و رویدادها
    • مسابقات و فراخوان
  • یادداشت
  • قفسه کتاب
  • پایگاه نقد
    • نقد داستان کوچک (قندونقد)
    • نقد داستان کوتاه
    • مرورنویسی
    • نویسندگان
  • دفتر داستان
    • داستان
    • داستانک
    • ناداستان
  • یک لقمه ادبیات
  • حلقه فانتزی
  • نگارخانه
    • عکس
    • آوا
    • نما
  • بسته های آموزشی
  • تماس با ما
ورود
  • خانه
  • درباره ما
    • اهداف بانوی فرهنگ
    • تاریخچه بانوی فرهنگ
  • اخبار
    • گزارش نشست
    • اخبار و رویدادها
    • مسابقات و فراخوان
  • یادداشت
  • قفسه کتاب
  • پایگاه نقد
    • نقد داستان کوچک (قندونقد)
    • نقد داستان کوتاه
    • مرورنویسی
    • نویسندگان
  • دفتر داستان
    • داستان
    • داستانک
    • ناداستان
  • یک لقمه ادبیات
  • حلقه فانتزی
  • نگارخانه
    • عکس
    • آوا
    • نما
  • بسته های آموزشی
  • تماس با ما
ورود

وبلاگ

بانوی فرهنگاخباراخبارگزارش نشستروایتی از برگزیدگان هفته هنر انقلاب اسلامی

روایتی از برگزیدگان هفته هنر انقلاب اسلامی

1 اردیبهشت 1403
ارسال شده توسط بانوی فرهنگ
اخبار، گزارش نشست

کلید
مثل همیشه، راس ساعت رسیدم.‌
برای ساعت ۱۹ دعوت داشتم.
ورودی تالار فرهنگ و هنر، خبر خاصی نبود. غیر از من و آسمان ابری و باران‌های نباریده‌ی زمستان و نگهبان دم در، هیچ‌کس توی محوطه نبود.
حتی روشناییِ خاصی هم توی حیاط نبود.
در ورودی سالن، با رسیدنم زیر چشم هوشمندش، خودش را از پیش رویم کنار کشید و من، سردرد و خستگی را همان پشت در گذاشتم و وارد شدم.
فیلمبردارها زاویه‌ی دوربینشان را تنظیم می‌کردند و صدابردار، صوت را می‌سنجید. فقط صدای همهمه از پشت صحنه می‌آمد که در تدارک شروع مراسم بودند.
و من آنقدری توی سکوت و خلوتی سالن نشسته بودم که نگاهم به صحنه افتاد. چیدمانی که همه چیزش آشنا بود.
باعث شد همراه با اِلمان‌های روی سِن، یک سر زیارت شاهچراغ بروم. انگشتم را روی آینه‌کاری حرم بکشم و جای سوراخ گلوله‌هایش را لمس کنم. تابلوی عکس شهیدِ سیدِ اهل قلم را به دیوار فرضی حرم ببینم و به روح شهیدِ حاضر در جلسه‌اش، سلامی بدهم. توی کاپشنِ صورتیِ آویزان، روی چوب‌لباسی، دنبال ریحانه‌ی گوشواره قلبی بگردم و تمام چهل روز نشستن، کنار خانواده‌ی شهدای سیزدهم دی‌ماه و شنیدن از عزیزِ شهیدشان، پیش چشمم بیاید.


عقربه‌های ساعت می‌دوید و من از هر لحظه‌اش توشه‌ای برای خودم برمی‌داشتم. برای روزهای یکنواخت، که این توشه، رزق نفس‌کشیدن و ادامه‌دادنم می‌شد. خاطره‌ی موسیقی سنتی حماسی، را توی ذهنم گذاشتم، برای روز مبادایی که پر از خالی می‌شوم، صدای حماسی مردان خدا پرده‌ی پندار دریدن خواندنشان را، درآورم و برای خودم پخش کنم تا دوباره غرق شور و شعف و حرارت شوم و دوباره از نو، بایستم. از حرف‌های سخنران جلسه، قاب عکس شهید آوینی پیش چشمم جان بگیرد و نگاه نافذ خود آقاسیدمرتضی را ببینم.
غرق دیدن و شنیدن بودم که
زمان، روی تک‌تک ثانیه‌هایی که برایش جان گذاشته بودیم، ایستاد.
اسم حلقه‌ی ادبی‌مان که خوانده شد و پله‌های سِن را که بالا می‌رفتم، بسم اللهم را زیر لب گفتم. می‌خواستم به خدا بگویم که حواسم هست همه‌اش را تو خواستی و توفیقش را تو نصیبمان کردی. می‌خواستم بداند که می‌فهمم قدرت نشستن، زانو به زانوی همسر و فرزند و مادرشهید و قورت دادن بغض و اشک را، خودش بهمان داده و همراهی‌‌مان کرده بود.
قلم را در بحرانی‌ترین روزهای شهرم توی دستانمان نگه داشته بود تا در میانه‌ی جنگ روایت‌ها، از نوشتن بازنمانیم و خط مقدمش را به دشمن واندهیم.
لحظه‌ی خروج از سالن، دیگر خبری از تاریکی محوطه نبود. همه‌جا نور داشت. اثری از خستگی و دوندگی‌های روتین روزانه‌ام، دنبال طفل نوپای خانه هم نبود.

ساعت حوالی ده شب بود و قاعدتا همه جا باید تاریک می‌بود.
اما من همه چیز را صورتی می‌دیدم.
البته صورتی صورتی هم که نه، بیشتر سرخابی می‌دیدم. نمی‌دانم شاید هم همان صورتی اما از نوع پررنگش.
برای منی که با رنگ صورتی غریبه بودم و رنگ آبی به وفور از تخت و کمد و فرش اتاق پسرهایم موج می‌زد، این حجم از این رنگ که توی چشم‌هایم ریخته بود، کمی غریب بود.
از آن غریب‌های آشنا.
حالا که دارم فکر می‌کنم از سالن که بیرون آمدم اصلا روی زمین راه نمی‌رفتم. من به دنبال همان نور صورتی‌ای بودم که بین زمین و آسمان، مرا دنبال خودش می‌کشید.


قاب هدیه‌ای که پیراهن چین‌چینی و صورتی ریحانه‌ی گوشواره قلبی کاپشن صورتی تویش بود، کلیدی شد و بعد از سه ماه و اندی، بغض فروخفته‌ی توی جانم را با دست کشیدن روی پیراهنی که لطافت و ظرافت ریحانه را لمس کرده بود، باز کرد و آرام گرفتم.

زهره نمازیان
حوزه هنری استان کرمان
۱۴۰۳/۱/۳۰

برچسب ها: بانوی فرهنگحوزه هنریحوزه هنری استان کرمانزهره نمازیانکتاب بازکتاب خوبگزارش نشستنویسندگی خلاقهفته هنر انقلاب اسلامی
قبلی داستانک «سوغاتِ فتح»
بعدی داستانک «پُل»

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

جستجو برای:
برچسب‌ها
آموزش داستان نویسی آموزش داستان‌نویسی آموزش نویسندگی احسان عباسلو ادبیات ادبیات داستانی اصول نویسندگی امام حسین ایده اولیه داستان باشگاه ادبی بانوی فرهنگ بانوی فرهنگ توصیف در داستان تکنیک های داستان نویسی حوزه هنری داستان داستان نویسی داستانک داستان کوتاه داستان کوچک داستان‌نویسی رمان روایت سارا عرفانی سوگواره عاشورایی ده عاشورا قصه محرم مرضیه نفری معرفی کتاب مولود توکلی ناداستان نقد نقد داستان نقد داستان کوتاه نویسنده نویسنده شو نویسندگی نویسندگی خلاق نیلوفر مالک پیرنگ داستان کتاب باز کتابخوانی کتاب خوب کتابگردی کتاب گردی
  • محبوب
  • جدید
  • دیدگاه ها
بایگانی‌ها
  • می 2025 (10)
  • آوریل 2025 (7)
  • مارس 2025 (9)
  • فوریه 2025 (31)
  • ژانویه 2025 (24)
  • دسامبر 2024 (20)
  • نوامبر 2024 (34)
  • اکتبر 2024 (7)
  • آگوست 2024 (2)
  • جولای 2024 (11)
  • ژوئن 2024 (17)
  • می 2024 (31)
  • آوریل 2024 (29)
  • مارس 2024 (37)
  • فوریه 2024 (19)
  • ژانویه 2024 (43)
  • دسامبر 2023 (34)
  • نوامبر 2023 (36)
  • اکتبر 2023 (35)
  • سپتامبر 2023 (25)
  • آگوست 2023 (32)
  • جولای 2023 (37)
  • ژوئن 2023 (19)
  • می 2023 (11)
  • آوریل 2023 (10)
  • مارس 2023 (14)
  • فوریه 2023 (17)
  • ژانویه 2023 (30)
  • دسامبر 2022 (14)
  • نوامبر 2022 (14)
  • اکتبر 2022 (15)
  • سپتامبر 2022 (20)
  • آگوست 2022 (18)
  • جولای 2022 (9)
  • ژوئن 2022 (12)
  • می 2022 (19)
  • آوریل 2022 (5)
  • مارس 2022 (3)
  • فوریه 2022 (15)
  • ژانویه 2022 (18)
  • دسامبر 2021 (15)
  • نوامبر 2021 (10)
  • اکتبر 2021 (4)
  • آگوست 2021 (3)
  • جولای 2021 (1)
  • ژوئن 2021 (2)
  • می 2021 (1)
  • آوریل 2021 (1)
  • مارس 2021 (6)
  • ژانویه 2021 (8)
  • نوامبر 2020 (1)
  • اکتبر 2020 (1)
  • آگوست 2020 (1)
  • جولای 2020 (3)
  • ژوئن 2020 (1)
  • آوریل 2020 (1)
  • فوریه 2020 (2)
  • ژانویه 2020 (2)
  • دسامبر 2019 (1)
  • نوامبر 2019 (1)
  • اکتبر 2019 (1)
  • آگوست 2019 (1)
  • جولای 2019 (1)
  • مارس 2019 (1)
  • دسامبر 2018 (1)
  • اکتبر 2018 (1)
  • جولای 2018 (1)
  • ژوئن 2018 (1)
  • مارس 2018 (1)
  • فوریه 2018 (2)
  • ژانویه 2018 (2)
  • دسامبر 2017 (1)
  • نوامبر 2017 (2)
  • اکتبر 2017 (1)
  • سپتامبر 2017 (1)
  • ژانویه 2017 (1)

باشگاه ادبی بانوی فرهنگ، به منظور هم افزایی بانوان نویسنده و علاقمندان به نویسندگی توسط چند تن از بانوان نویسنده ی کشور تشکیل شد.

  • تهران، خیابان سمیه نرسیده به خیابان حافظ، حوزه هنری، دفتر بانوی فرهنگ
  • 02191088034
  • info@banooyefarhang.com
نمادها
© 1400. قالب طراحی شده توسط بانوی فرهنگ
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
ارسال به ایمیل
https://www.banooyefarhang.com/?p=12388

برای تهیه کتابها از طریق راه های ارتباطی با ما تماس بگیرید. رد کردن

دسته بندی دوره ها
دوره های من
دسته بندی دوره ها

کتاب اعضای کانون

  • 50 دوره

دوره های من
برای مشاهده خریدهای خود باید وارد حساب کاربری خود شوید

Facebook Twitter Youtube Instagram Whatsapp
مرورگر شما از HTML5 پشتیبانی نمی کند.