دور تو گشتم

به قلم سمانه اعتمادی جم
سفرنامهی «دورت بگردم»، نگاشتهی فائضه غفار حدادی، خواننده را به عظیمترین کنگرهی سالانهی جهان، سفر معنوی حج، میبرد؛ جایی که طنین دعا، عطر حرمها و زمزمههای دلانگیز همسفران در هم میآمیزد. این اثر، با قلمی صمیمی و طنزی دلپذیر، تجربهای تازه و ژرف از حج را پیش چشم خواننده میگشاید و او را در لحظههای ناب اشک و لبخند همراه میسازد.
داستان این سفرنامه از دو سال پیش از عزیمت آغاز میشود و تا واپسین روز سفر ادامه مییابد. فائضه غفار حدادی با نگاهی نو، ریز و درشت تجربههایش را در قالب قطعاتی کوتاه و دلنشین روایت میکند؛ از شوق دیدار حرم شریف تا گفتوگوهای شیرین با همکاروانیها و لحظههای غیرمنتظرهای که قلب را به تپش میاندازد. او با طنزی لطیف، حتی دشواریهای سفر را به خاطراتی شیرین بدل میکند و خواننده را به میهمانیای معنوی دعوت مینماید که هم خنده بر لب میآورد و هم اشک در چشم. یکی از درخشانترین قطعات این اثر، روایت روز سیویکم است؛ جایی که نویسنده در آستانه ی چهل سالگی، نامهای که عاشقانه و خالصانه به امام زمان (عج) نوشته را با خواننده به اشتراک میگذارد و روح خواننده را به پرواز درمیآورد.
نویسنده با نثری روان و روایتی آهنگین، جهانی زنده از حرمها، بازارها و لحظههای ناب حج خلق کرده است. هر قطعه، گویی تکهای از یک تابلوی رنگارنگ است که صدای زمزمهی دعا و گرمای همدلی و برادری را در خود دارد.
غفار حدادی نهتنها تجربهی شخصیاش را به اشتراک میگذارد، بلکه با ظرافت، خواننده را به تأمل در معنای عمیق این سفر معنوی وامیدارد. او با توصیف جزئیاتی چون مکالمات همکاروانیها یا حالوهوای حرم، خواننده را چنان همراه خود میکند که گویی خود در این سفر حضور دارد.
نام «دورت بگردم» از عمق شوق و ارادت نویسنده به کعبه، قلب تپندهی ایمان، سرچشمه میگیرد. او در لحظهای تأملبرانگیز، خلوتی کعبه را در ایام کرونا میبیند و با دلی آکنده از عشق، این نام را نجوا میکند. در بخشی از کتاب میخوانیم: «یک لحظه احساس کردم همهی ماجرای کرونا و بگیر و ببند و نرو و نیا، کار شیطان بوده تا بتواند این صحنه را ببیند و ما را پیش فرزند کعبه شرمنده کند. مگر نه اینکه چرخش همیشگی مسلمانان دور کعبه شبیه جریان دائمی خون در بدنهی دین بود؟ لابد بیرونق شدنش برای شیطان موفقیت بزرگی محسوب میشد. میتوانستم شکلکهای خنده و رضایت شیطان را تصور کنم که همراه عکس کعبهی خالی بدون طوافکننده برای نوچههایش میفرستاد. بیاختیار دستم را کوبیدم روی سینهام و گفتم: ‘دورت بگردم… نبینم خلوتی تو!’» این نجوای عاشقانه، که ریشه در ایمان و حسرت حفظ شکوه طواف دارد، نام این سفرنامه را جاودانه کرده است.
«دورت بگردم» فراتر از یک سفرنامه است؛ آیینهای است از شوق، ایمان و پیوندهای انسانی که در سایهی کعبه شکوفا میشوند. این اثر به خوانندگان میآموزد که حج نهتنها سفری به سوی خانهی خداست، بلکه سفری است به سوی خویشتن و معرفت.
خواندن این کتاب، چه برای آنانی که به حج رفتهاند و چه برای کسانی که در آرزوی این سفرند، چنان دل انگیز است که شوق طواف کعبه را در دل هر خواننده ای شعله ورتر می سازد.
مخاطب پیشنهادی این سفرنامه، کسانی هستند که به روایتهای صمیمی و طناز از سفرهای معنوی علاقهمندند، بهویژه آنان که در پی تجربهای تازه از طواف دل هستند.
«دورت بگردم» روایتی است که با دلتنگی و شور آغاز میشود، با اشک ژرف میگردد و در نور ایمان به پایان میرسد.
دیدگاهتان را بنویسید