جستجو برای:
سبد خرید 0
  • خانه
  • درباره ما
    • اهداف بانوی فرهنگ
    • تاریخچه بانوی فرهنگ
  • اخبار
    • گزارش نشست
    • اخبار و رویدادها
    • مسابقات و فراخوان
  • یادداشت
  • قفسه کتاب
  • پایگاه نقد
    • نقد داستان کوچک (قندونقد)
    • نقد داستان کوتاه
    • مرورنویسی
    • نویسندگان
  • دفتر داستان
    • داستان
    • داستانک
    • ناداستان
  • یک لقمه ادبیات
  • حلقه فانتزی
  • نگارخانه
    • عکس
    • آوا
    • نما
  • بسته های آموزشی
  • تماس با ما

ورود

گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟

ثبت نام

داده های شخصی شما برای پشتیبانی از تجربه شما در این وب سایت، برای مدیریت دسترسی به حساب کاربری شما و برای اهداف دیگری که در سیاست حفظ حریم خصوصی ما شرح داده می شود مورد استفاده قرار می گیرد.

0
آخرین اطلاعیه ها
جهت نمایش اطلاعیه باید وارد سایت شوید
  • خانه
  • درباره ما
    • اهداف بانوی فرهنگ
    • تاریخچه بانوی فرهنگ
  • اخبار
    • گزارش نشست
    • اخبار و رویدادها
    • مسابقات و فراخوان
  • یادداشت
  • قفسه کتاب
  • پایگاه نقد
    • نقد داستان کوچک (قندونقد)
    • نقد داستان کوتاه
    • مرورنویسی
    • نویسندگان
  • دفتر داستان
    • داستان
    • داستانک
    • ناداستان
  • یک لقمه ادبیات
  • حلقه فانتزی
  • نگارخانه
    • عکس
    • آوا
    • نما
  • بسته های آموزشی
  • تماس با ما
ورود
  • خانه
  • درباره ما
    • اهداف بانوی فرهنگ
    • تاریخچه بانوی فرهنگ
  • اخبار
    • گزارش نشست
    • اخبار و رویدادها
    • مسابقات و فراخوان
  • یادداشت
  • قفسه کتاب
  • پایگاه نقد
    • نقد داستان کوچک (قندونقد)
    • نقد داستان کوتاه
    • مرورنویسی
    • نویسندگان
  • دفتر داستان
    • داستان
    • داستانک
    • ناداستان
  • یک لقمه ادبیات
  • حلقه فانتزی
  • نگارخانه
    • عکس
    • آوا
    • نما
  • بسته های آموزشی
  • تماس با ما
ورود

وبلاگ

بانوی فرهنگاخبارداستان اعضاداستانداستان کوتاه “یحیای دیگر”

داستان کوتاه “یحیای دیگر”

29 دی 1403
ارسال شده توسط بانوی فرهنگ
داستان، داستان اعضا

به قلم مهدیه پوراسمعیل

«یحیایی دیگر»

 

ترس از گرسنگی ریشه به جانش زده بود. نوزاد را لحظه‌ای از پستان جدا نمی‌کرد. هرچه یوما دست بر سرش می‌کشید و خواهش می‌کرد، فایده نداشت.

باد، داخل چادر زوزه می‌کشید. انگشتان سمانه به سپیدی برف بودند؛ به همان سردی، به همان خشکی. چارقدش را انداخته بود روی نوزاد. شیر خوردنش را تماشا می‌کرد و تاب می‌داد. زن‌ها دورش جمع شده بودند. هر کسى چيزى مى‌گفت. می‌خواستند مرهم‌اش باشند. اما صدای كسى را نمی‌شنید. ماه هشتم بارداری كه بود، دختر شش ساله‌اش در آغوش‌اش جان داد.

سه روز پیش پسرک را زایید. یوما نامش را یحیی گذاشت. می‌گفت بعد از شهادت «یحیی السنوار» هزار یحیای دیگر زاده می‌شود. قیام یحیی‌ها در پیش است.

سمانه از همان وقت، نه بچه را زمین گذاشته، نه بغل کسی داده است. خیال می‌کند بچه را رها کند، می‌میرد. زنجموره‌هایش، نگذاشته آب چشم برای کسی بماند. خنج به صورت‌اش می‌انداخت و می‌گفت:

  • اگر یحیی رو از بغلم بگیرین یخ می‌زنه. مگه نجمه از سرما نمرد؟

نوزاد از سیر شدن گریه می‌کرد. سرسری می‌کرد و خودش را عقب می‌کشید. سمانه به زور پستان در دهانش می‌گذاشت و می‌گفت:

  • باید بخوری. از گرسنگی میمیری‌ها… آب و نون نداشتیم. خواهرت نجمه از گرسنگی مرد.

بچه هنوز بوی خون می‌داد. هفت روز بود که سمانه گوشه‌ی چادر خیمه زده بود و فقط به یحیی شیر می‌داد. چند ساعت یک بار کهنه‌اش را عوض می‌کرد و باز شیر می‌داد. نوزاد را زیر چارقدش پنهان می‌کرد و می‌خواباند.

یوما تاب نیاورد. زن‌ها را جمع کرد.

  • مگه نباید روز هفتم، بچه رو با گلاب شست‌وشو داد؟!

سلما  راهی خرابه‌ی خانه‌اش شد. صندوقچه‌ی کوچکی آورد. پر بود از گلبرگ‌های خشک رنگارنگ. گلبرگ‌های صورتی را جدا کردند و ریختند داخل کاسه‌ی آب. برگ‌های زیتون را به هم چسباندند و چادر را تزئین کردند. آلا گفت:«دو تا تخم‌مرغ داریم. کیک بپزیم؟» بشری یک پیاله آرد آورد. قندها را خورد کردند. غاده گفت: «وانیل نداریم.» سلما خندید: «با همین گل‌ها معطرش می‌کنیم.»  گل‌برگ‌های خشک را خورد کرد و ریخت داخل تابه. سپرده بودند جاهد آتش درست کند. روغن زیتون مالیدند کف تابه. عطر بهار پیچید در دل زمستان. زن‌ها آوازخوان، داخل چادر شدند:«حلوي و ما بيهدالا بال/

قلبا عليك من النسمه/

ومهما داقت هالاحوال من الدمعه بترسم بسمه»

تشت را گذاشتند جلوی پای سمانه.  یوما کاسه را گرفت دستش.  گردن‌اش را کج کرد و گفت:

  • سمانه آب می‌گیرم، بشور. بچه رو بشور مادر.

سمانه نوزاد را چسباند به سینه و سرش را به نشانه‌ی «نه» تکان داد.

یوما به زن‌ها اشاره کرد دورشان حلقه کنند. پتو را گرفتند بالای سرشان. یوما دستان سرد سمانه را گرفت دستش.

  • بنتی، این‌طور بچه تلف می‌شه‌ها. ببین چقدر گرم شد اینجا. بچه رو بگیر روی بازوت تا بشوریمش.

سمانه چشم‌هایش را بست و دوباره سرش را تکان داد.

یوما این‌بار داد می‌زد:

  • سمانه اینجا غزه است! این زن‌ها رو ببین. همه‌شون داغدارن. یادت نیست دوقلوهای سلما چطور توی بیمارستان «الشفا» زیر دستگاه‌هایی که دشمن تو بیمارستان خاموش کرد جون دادن؟ زیر چشم‌های غاده رو ببین! یادت نیست عبدالله چهارده ساله بعد از اولین نماز واجبش شهید شد؟ شب و روز گریه می‌کرد، اما حالا مثل دیوار وایستاده تا تو بچه‌ات رو بشوری. عبیر رو ببین. فقط بیست و هشت روز بود که محرم شده بود به حبیب‌اش. بیست و نهمین روز جنازه‌ی داماد رو گذاشتند جلوش تا نماز میت بخونه. چرا انقدر بی‌قراری می‌کنی؟ مگر ما هر شب با عزیزان‌مون نمی‌میریم و صبح با صدای اذان، از نو پا نمی‌شیم؟ بله… نجمه شهید شد، اما حالا حورالعین شده توی بهشت. یحیی رو بیار جلو. باید فرمانده بزرگ کنی. فرمانده که توی سنگر نمی‌مونه…

صدای گریه‌ی سمانه بلند شد. نوزاد را تاب می‌داد و اشک می‌ریخت. بعد از شهادت نجمه نتوانسته بود یک دل سیر برایش گریه کند. نوزاد را جلو آورد. بوی گلاب چادر را پر کرد. هق‌هق زن‌ها خاموش شد. حالا هلهله می‌کردند و «الله»، «الله» می‌گفتند. آب می‌دوید در تن نوزاد، و جان می‌گرفت. تصویر لبخند نوزاد در قلب زنان محزون غزه، حک می‌شد و امید را زنده می‌کرد. یحیایی دیگر زاده شده بود تا بگوید غزه هنوز زنده است. فلسطین تا ابد نفس می‌کشد… جاهد کیک را آورد داخل چادر.دخترها و پسرهای خردسال بالا و پایین پریدند. چند ماه بود کیک نخورده بودند. کام مادرها و فرزندها شیرین شد.

 

 

برچسب ها: آموزش داستان نویسیباشگاه ادبی بانوی فرهنگحوزه هنریداستان کوتاهداستان نویسیمهدیه پوراسمعیل
قبلی صلابتی فوق باور
بعدی معرفی کتاب کودک در حوزه ادبیات مقاومت(بخش اول)

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

جستجو برای:
برچسب‌ها
آموزش داستان نویسی آموزش داستان‌نویسی آموزش نویسندگی احسان عباسلو ادبیات ادبیات داستانی اصول نویسندگی امام حسین ایده اولیه داستان باشگاه ادبی بانوی فرهنگ بانوی فرهنگ توصیف در داستان تکنیک های داستان نویسی حوزه هنری داستان داستان نویسی داستانک داستان کوتاه داستان کوچک داستان‌نویسی رمان روایت سارا عرفانی سوگواره عاشورایی ده عاشورا قصه محرم مرضیه نفری معرفی کتاب مولود توکلی ناداستان نقد نقد داستان نقد داستان کوتاه نویسنده نویسنده شو نویسندگی نویسندگی خلاق نیلوفر مالک پیرنگ داستان کتاب باز کتابخوانی کتاب خوب کتابگردی کتاب گردی
  • محبوب
  • جدید
  • دیدگاه ها
بایگانی‌ها
  • می 2025 (10)
  • آوریل 2025 (7)
  • مارس 2025 (9)
  • فوریه 2025 (31)
  • ژانویه 2025 (24)
  • دسامبر 2024 (20)
  • نوامبر 2024 (34)
  • اکتبر 2024 (7)
  • آگوست 2024 (2)
  • جولای 2024 (11)
  • ژوئن 2024 (17)
  • می 2024 (31)
  • آوریل 2024 (29)
  • مارس 2024 (37)
  • فوریه 2024 (19)
  • ژانویه 2024 (43)
  • دسامبر 2023 (34)
  • نوامبر 2023 (36)
  • اکتبر 2023 (35)
  • سپتامبر 2023 (25)
  • آگوست 2023 (32)
  • جولای 2023 (37)
  • ژوئن 2023 (19)
  • می 2023 (11)
  • آوریل 2023 (10)
  • مارس 2023 (14)
  • فوریه 2023 (17)
  • ژانویه 2023 (30)
  • دسامبر 2022 (14)
  • نوامبر 2022 (14)
  • اکتبر 2022 (15)
  • سپتامبر 2022 (20)
  • آگوست 2022 (18)
  • جولای 2022 (9)
  • ژوئن 2022 (12)
  • می 2022 (19)
  • آوریل 2022 (5)
  • مارس 2022 (3)
  • فوریه 2022 (15)
  • ژانویه 2022 (18)
  • دسامبر 2021 (15)
  • نوامبر 2021 (10)
  • اکتبر 2021 (4)
  • آگوست 2021 (3)
  • جولای 2021 (1)
  • ژوئن 2021 (2)
  • می 2021 (1)
  • آوریل 2021 (1)
  • مارس 2021 (6)
  • ژانویه 2021 (8)
  • نوامبر 2020 (1)
  • اکتبر 2020 (1)
  • آگوست 2020 (1)
  • جولای 2020 (3)
  • ژوئن 2020 (1)
  • آوریل 2020 (1)
  • فوریه 2020 (2)
  • ژانویه 2020 (2)
  • دسامبر 2019 (1)
  • نوامبر 2019 (1)
  • اکتبر 2019 (1)
  • آگوست 2019 (1)
  • جولای 2019 (1)
  • مارس 2019 (1)
  • دسامبر 2018 (1)
  • اکتبر 2018 (1)
  • جولای 2018 (1)
  • ژوئن 2018 (1)
  • مارس 2018 (1)
  • فوریه 2018 (2)
  • ژانویه 2018 (2)
  • دسامبر 2017 (1)
  • نوامبر 2017 (2)
  • اکتبر 2017 (1)
  • سپتامبر 2017 (1)
  • ژانویه 2017 (1)

باشگاه ادبی بانوی فرهنگ، به منظور هم افزایی بانوان نویسنده و علاقمندان به نویسندگی توسط چند تن از بانوان نویسنده ی کشور تشکیل شد.

  • تهران، خیابان سمیه نرسیده به خیابان حافظ، حوزه هنری، دفتر بانوی فرهنگ
  • 02191088034
  • info@banooyefarhang.com
نمادها
© 1400. قالب طراحی شده توسط بانوی فرهنگ
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
ارسال به ایمیل
https://www.banooyefarhang.com/?p=13374

برای تهیه کتابها از طریق راه های ارتباطی با ما تماس بگیرید. رد کردن

دسته بندی دوره ها
دوره های من
دسته بندی دوره ها

کتاب اعضای کانون

  • 50 دوره

دوره های من
برای مشاهده خریدهای خود باید وارد حساب کاربری خود شوید

Facebook Twitter Youtube Instagram Whatsapp
مرورگر شما از HTML5 پشتیبانی نمی کند.