بررسی عناصر فانتزی در شهر اشباح

چرا این انیمه برای کودکان و نوجوانان مفید است؟
به قلم منا سهیلی
حلقه تخصصی فانتزی (باشگاه ادبی بانوی فرهنگ) علاوه بر تحلیل و نقد آثار داستانی چاپی کودک و نوجوان، سعی دارد به تحلیل و بررسی عناصر فانتزی انیمهها/ انیمیشنهای مطرح دنیا که از لحاظ آموزشی و روانشناختی اهمیت ویژهای دارند بپردازد. اینبار حلقه فانتزی به سراغ انیمه شهر اشباح رفته تا آن را از منظر عناصر فانتزی بررسی کند.
این انیمه ماجرای دختری دهساله، شجاع و دلسوز به نام «چیهیرو» را روایت میکند که با عبور از یک درگاه وارد دنیای خدایان، جادوگران و اشباح میشود. او در آنجا تلاش میکند خانوادهاش را که به خوک تبدیل شدهاند، نجات داده و به خانه برگردد.
انیمه شهر اشباح، متأثر از ادیان شرقی و آموزههای کنفوسیوسی، به پیروزی قهرمان با تکیه بر تواناییهای درونی خودش تاکید میکند. میازاکی، کارگردان اثر، علاوه بر این، بسیار متأثر از مکتب شینتو است. شینتو (از لغت چینی شین تائو)، آمیزهای از اندیشههای اعتقادیِ ابتدائی، وطنپرستی ژاپنی و آنیمیسم (جانگراییِ عناصر و اجسام) است (فرجنژاد و همکاران:1401، نقل به مضمون).
در واقع اعتقاد به وجود نیروی جادویی در اشیا و اجسام باعث میشود مردم احترام زیادی برای آنها قائل باشند. سحر و جادو در این اثر همانند جادو در آثار غربی نیست. جادو در انیمه شهر اشباح هدیهای از سمت طبیعت است. جادو برای مردم شرق به معنای جستوجوی زندگی جاودانه در همین دنیا تلقی میشود. استفاده از جادوی خوب و جادوی بد نیز در آثار میازاکی تکرار میشود که به نگاه او درباره کارکرد جادو ارتباط دارد. قائلشدنِ شعور برای مظاهر طبیعت در دین اسلام نیز وجود دارد اما جانگرایی که متأثر از مکتب شینتو است، مظاهر طبیعت را دارای روح و انسانوار میداند. در این مکتب، انسان برای بهرهبرداری از طبیعت، به پرستش و ستایش جلوههای آن از جمله سنگ و کوه، آب و آسمان، رودخانه و… میپردازد.
الگوی تخیلِ توتم و تابو که الگویی مهم در تخیل فانتزی است، در مکتب شینتو نیز خودش را به شکل بایدها و نبایدها نشان داده و در انیمه شهر اشباح هم دیده میشود. پدر و مادرِ چیهیرو، به دلیل سرپیچی از قانون و در نهایت خوردن غذاهایی که برای مردگان گذاشته شده، به خوک تبدیل می شوند. در ابتدای انیمه نیز خانههای کوچکی میبینیم که بومیان معتقدند خانه ارواح نیاکان است؛ درنتیجه مقدس محسوب میشود. تطهیر و ضیافت نیز از ارکان مهم این مکتب هستند. حمام بزرگ آبگرمی که در انیمه شهر اشباح وجود دارد، مهمانان را از فضولات و کثافات پاک میکند. این حمام میتواند اشارهای به همین مسأله تطهیر در مکتب شینتو باشد. در قسمتی از انیمه، روح رودخانه پس از پاکشدن توسط چیهیرو، داروی معجزهبخشی را به او میدهد. در واقع شرقیها از جمله ژاپنیها به خوبی از مکاتب و آیینهای اسطورهایشان الهام میگیرند و در آثارشان از آنها بهره میبرند.
انیمه شهر اشباح دارای دو دنیا است که یکی دنیای واقعی و دیگری دنیای فراتری است که به موازات دنیای واقعی وجود دارد اما مردم عادی قادر به دیدن آن نیستند. با توقف زمان، چیهیرو از طریق یک پل قدیمی، وارد دنیای فراتری میشود. دنیای فراتری نیز قوانینی دارد و چیهیرو برای بازگشت به خانه نباید نام خودش را که نمادی از هویتِ اوست، از یاد ببرد. زمانی که دختر به دنیای واقعی برمیگردد گویی فقط پنج دقیقه گذشته است.
فرهنگ کار در ژاپن با آنچه ما به عنوان کار تصورمیکنیم؛ متفاوت است. کار کردن عاملی برای رستگار شدن است و این شامل کودکان هم میشود. از طرفی چیهیرو که در ابتدا از رفتن به خانهای جدید نگران است، در انتهای داستان بعد از پشت سر گذاشتن خطرات و چالشها، اعلام میکند که دیگر از رفتن به خانه و مدرسه جدید نمیترسد. این موضوع از وجوه روانشناختی انیمه شهر اشباح است. در بُعد آموزشی نیز میبینیم که چیهیرو دارویی را که بهزحمت برای رهایی والدینش به دست آورده، با ازخودگذشتگی برای نجات دیگران مصرف میکند. در واقع او با آزمونی که پشت سر میگذارد، نشانههایی برای بازگشت به خانه پیدا میکند.
موضوعات تکرارشوندهای در آثار میازاکی وجود دارد که هم برای دختران جذاب است و هم برای پسران. مهمترینِ آن مسأله عشق، دوستی، هویت، صلح، محیط زیست و نبرد نیکی و بدی است که همگی آنها به شیوهای بینقص در انیمه شهر اشباح وجود دارد. در نتیجه میتوان گفت شهر اشباح کاملترین اثر میازاکی است.
انیمه شهر اشباح بیش از اینکه فانتزیِ وحشت و دلهره باشد، فانتزی معمایی، رازآلود و ماجراجویانه است. جادوگر بد (یوبابا)، با وجود بدجنس بودن و بیرحم بودنش، دارای نقطه ضعفی کاملا احساسی نسبت به فرزند خودش است. او در پایان برای مخاطبِ کودک و نوجوان، قابل همذاتپنداری میشود و تا حدی تحول پیدا میکند. چیهیرو نیز در پایان، جادوگر بد را مادربزرگ خطاب میکند. بیچهره یا همان شبح سیاهپوش نیز در پایان دست از خوردن و بلعیدنِ موجودات برمیدارد و به موجودی آرام، مطیع و مفید تبدیل میشود. همین اتفاقات بار وحشت را در انیمه کاهش میدهد و آن را برای مخاطب کودک مناسب میکند.
دیدگاهتان را بنویسید