جستجو برای:
سبد خرید 0
  • خانه
  • درباره ما
    • اهداف بانوی فرهنگ
    • تاریخچه بانوی فرهنگ
  • اخبار
    • گزارش نشست
    • اخبار و رویدادها
    • مسابقات و فراخوان
  • یادداشت
  • قفسه کتاب
  • پایگاه نقد
    • نقد داستان کوچک (قندونقد)
    • نقد داستان کوتاه
    • مرورنویسی
    • نویسندگان
  • دفتر داستان
    • داستان
    • داستانک
    • ناداستان
  • یک لقمه ادبیات
  • حلقه فانتزی
  • نگارخانه
    • عکس
    • آوا
    • نما
  • بسته های آموزشی
  • تماس با ما

ورود

گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟

ثبت نام

داده های شخصی شما برای پشتیبانی از تجربه شما در این وب سایت، برای مدیریت دسترسی به حساب کاربری شما و برای اهداف دیگری که در سیاست حفظ حریم خصوصی ما شرح داده می شود مورد استفاده قرار می گیرد.

0
آخرین اطلاعیه ها
جهت نمایش اطلاعیه باید وارد سایت شوید
  • خانه
  • درباره ما
    • اهداف بانوی فرهنگ
    • تاریخچه بانوی فرهنگ
  • اخبار
    • گزارش نشست
    • اخبار و رویدادها
    • مسابقات و فراخوان
  • یادداشت
  • قفسه کتاب
  • پایگاه نقد
    • نقد داستان کوچک (قندونقد)
    • نقد داستان کوتاه
    • مرورنویسی
    • نویسندگان
  • دفتر داستان
    • داستان
    • داستانک
    • ناداستان
  • یک لقمه ادبیات
  • حلقه فانتزی
  • نگارخانه
    • عکس
    • آوا
    • نما
  • بسته های آموزشی
  • تماس با ما
ورود
  • خانه
  • درباره ما
    • اهداف بانوی فرهنگ
    • تاریخچه بانوی فرهنگ
  • اخبار
    • گزارش نشست
    • اخبار و رویدادها
    • مسابقات و فراخوان
  • یادداشت
  • قفسه کتاب
  • پایگاه نقد
    • نقد داستان کوچک (قندونقد)
    • نقد داستان کوتاه
    • مرورنویسی
    • نویسندگان
  • دفتر داستان
    • داستان
    • داستانک
    • ناداستان
  • یک لقمه ادبیات
  • حلقه فانتزی
  • نگارخانه
    • عکس
    • آوا
    • نما
  • بسته های آموزشی
  • تماس با ما
ورود

وبلاگ

بانوی فرهنگاخبارداستان اعضاداستانکبررسی داستان کوچک «احسن‌الحال»

بررسی داستان کوچک «احسن‌الحال»

8 خرداد 1401
ارسال شده توسط devadmin
داستانک

احسن الحال

چشمهایش را با پارچه‌ای محکم بسته بودم. جیغ می‌کشید و بلند می‌خندید. در فضای کوچک اتاق می‌دوید. بغلش کردم و عکس را با دست دیگر گرفتم. این تنها راهی بود که با گریه یاد پدر نمی‌افتاد.
صدای یا مقلب القلوب بلند شد. پای سفره هفت‌سین نشستیم. هنوز داشت می‌خندید که سال نو شد. در گوشش گفتم: “بخند امسال وقت خنده توست.”
نگاهم به عکس بود، شادی روی لب‌هایم موج می‌زد. همین چند روز پیش بود که تماس گرفتند و گفتند بدهی مرد خانه‌ام جور شده و تا چند روز دیگر پیش ما می‌آید. حال ما چند روز است که بهتر است.
(اثر: زهرا غیاث آبادی)

نقد اثر:

انتخاب سوژه و موضوع داستان، از مهم‌ترین مقدمات پی‌ریزی یک اثر است و اگر این موضوع، پرداختن به دغدغه‌ای اجتماعی باشد، می‌تواند یکی از ارکان موفقیت داستان را بسازد. در داستان پیش‌رو، سوژه از همین دسته است؛ زندانیانی که به خاطر بدهی و جرایم مالی گرفتار بند شده‌اند.
البته این مرحله، انتخاب آجر اول برای ساختن بنای داستان است. در گام بعد چگونگی پرداخت این موضوع، اهمیت دارد و حاصل این پرداخت، برانگیخته شدن احساس و عاطفه در وجود مخاطب است. کودکی که در این داستان قرار است رنج نبود پدر را برای خواننده به تصویر بکشد، نتوانسته این برانگیختن عاطفی را ایجاد کند. کنشی که از کودک می‌بینیم، صرفا شادی پس از خبر شنیدن آزادی پدر است و جمله ” این تنها راهی بود که با گریه یاد پدر نمی‌افتاد.” نیز در انتقال حس ناراحتی کودک ناتوان است. نویسنده نمی‌تواند صرفا با پناه بردن به کلمه “گریه” احساس دردمندی و غصه‌دار بودن شخصیت داستان را به خواننده منتقل کند؛ بلکه تنها می‌تواند با یک کنش غیر کلیشه‌ای و دقیق و یا دیالوگ تاثیرگذار به این مهم دست یابد.
بستن چشمهای کودک به منظور ندیدن عکس پدر هم قابل درک نیست. اگر کودک به لحاظ عاطفی این درجه از حساسیت رسیده که دیدن عکس پدر هم او را به هم می‌ریزد، طبیعی است که اصلا این قاب مقابل چشمهایش نباشد، نه اینکه مدام کسی عکس را بپوشاند.
اصل اختصار که مهم‌ترین ویژگی داستان کوچک است نیز مغفول مانده. عباراتی مثل “در فضای کوچک اتاق”، “همین چند روز پیش بود که تماس گرفتند و گفتند”، “تا چند روز دیگر پیش ما می‌آید” همگی می‌توانست بسیار کوتاه‌تر و موجز‌تر باشد.
عطف با حرف اضافه “و” هم در چند مورد باعث طولانی شدن جمله‌ها شده و در پاراگراف آخر، استفاده از حرف ربط “تا” به طولانی بودن آن افزوده است.
زاویه دید هم ابتدا از دیدگاه اول شخص مفرد روایت می‌شود و در اواسط داستان ناگهان تغییر می‌کند و به‌ شکل اول شخص جمع در می‌آید: “پای سفره هفت‌سین نشستیم” و تا انتها به همین شکل ادامه می‌یابد: “پیش ما می‌آید”، ” حال ما…”.
دیالوگ استفاده در داستان هم به زبان معمول و مرسوم ما نزدیک نیست و این ادبیات رسمی، ملموس بودن آن را برای خواننده از بین می‌برد:”امسال وقت خنده توست.”. در دیالوگ معمولا کلمات می‌شکنند تا ارتباط خواننده با داستان به نحو کامل‌تری شکل بگیرد.
این مشکل در جمله” شادی روی لب‌هایم موج می‌زد” هم وجود دارد که آن را به شعر نزدیک کرده است و یک‌دستی زبان را در داستان به‌هم ریخته و البته موج برداشتن شادی روی لب، تعبیری استعاری است که با اصل سادگی زبان فاصله دارد.
صدای “یا مقلب القلوب” هم معلوم نیست از کجا بلند می‌شود؛ آیا تلویزیون روشن است؟ آیا این صدا از رادیو یا گوشی همراه پخش می‌شود؟ آیا شخصیت داستان در میان یک جمع حضور دارد و صدای اطرافیان را شنیده است؟
انتخاب نام داستان به خوبی صورت گرفته، چرا که هم به لحظه وقوع داستان اشاره دارد و هم به حال خوب راوی. استفاده از کلمه “مرد خانه‌ام” نیز هوشمندانه بوده، چرا که اگر کلمه‌هایی مثل “همسرم” و یا “شوهرم” نمی‌توانست به خوبی حس و حال زن را نسبت به شریک زندگی‌اش نشان دهد. باز شدن گره داستان در جمله‌های انتهایی با آوردن عبارت “جور شدن بدهی” نیز از موارد مثبت این اثر است.
با آرزوی موفقیت برای نویسنده عزیز.
(به قلم: مولود توکلی)

برچسب ها: بانوی فرهنگحوزه هنریداستانداستان خواندنیداستان خوانیداستان کوتاهداستان کوچکداستانکقند و نقدمنتقدنقدنقد داستاننویسندگینویسنده شو
قبلی ویژگی‌های داستان کوچک (۳)
بعدی بررسی داستان کوتاه «آخرین دسته‌ی گل»

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

جستجو برای:
برچسب‌ها
آموزش داستان نویسی آموزش داستان‌نویسی آموزش نویسندگی احسان عباسلو ادبیات ادبیات داستانی اصول نویسندگی امام حسین ایده اولیه داستان باشگاه ادبی بانوی فرهنگ بانوی فرهنگ توصیف در داستان تکنیک های داستان نویسی حوزه هنری داستان داستان نویسی داستانک داستان کوتاه داستان کوچک داستان‌نویسی رمان روایت سارا عرفانی سوگواره عاشورایی ده عاشورا قصه محرم مرضیه نفری معرفی کتاب مولود توکلی ناداستان نقد نقد داستان نقد داستان کوتاه نویسنده نویسنده شو نویسندگی نویسندگی خلاق نیلوفر مالک پیرنگ داستان کتاب باز کتابخوانی کتاب خوب کتابگردی کتاب گردی
  • محبوب
  • جدید
  • دیدگاه ها
بایگانی‌ها
  • می 2025 (10)
  • آوریل 2025 (7)
  • مارس 2025 (9)
  • فوریه 2025 (31)
  • ژانویه 2025 (24)
  • دسامبر 2024 (20)
  • نوامبر 2024 (34)
  • اکتبر 2024 (7)
  • آگوست 2024 (2)
  • جولای 2024 (11)
  • ژوئن 2024 (17)
  • می 2024 (31)
  • آوریل 2024 (29)
  • مارس 2024 (37)
  • فوریه 2024 (19)
  • ژانویه 2024 (43)
  • دسامبر 2023 (34)
  • نوامبر 2023 (36)
  • اکتبر 2023 (35)
  • سپتامبر 2023 (25)
  • آگوست 2023 (32)
  • جولای 2023 (37)
  • ژوئن 2023 (19)
  • می 2023 (11)
  • آوریل 2023 (10)
  • مارس 2023 (14)
  • فوریه 2023 (17)
  • ژانویه 2023 (30)
  • دسامبر 2022 (14)
  • نوامبر 2022 (14)
  • اکتبر 2022 (15)
  • سپتامبر 2022 (20)
  • آگوست 2022 (18)
  • جولای 2022 (9)
  • ژوئن 2022 (12)
  • می 2022 (19)
  • آوریل 2022 (5)
  • مارس 2022 (3)
  • فوریه 2022 (15)
  • ژانویه 2022 (18)
  • دسامبر 2021 (15)
  • نوامبر 2021 (10)
  • اکتبر 2021 (4)
  • آگوست 2021 (3)
  • جولای 2021 (1)
  • ژوئن 2021 (2)
  • می 2021 (1)
  • آوریل 2021 (1)
  • مارس 2021 (6)
  • ژانویه 2021 (8)
  • نوامبر 2020 (1)
  • اکتبر 2020 (1)
  • آگوست 2020 (1)
  • جولای 2020 (3)
  • ژوئن 2020 (1)
  • آوریل 2020 (1)
  • فوریه 2020 (2)
  • ژانویه 2020 (2)
  • دسامبر 2019 (1)
  • نوامبر 2019 (1)
  • اکتبر 2019 (1)
  • آگوست 2019 (1)
  • جولای 2019 (1)
  • مارس 2019 (1)
  • دسامبر 2018 (1)
  • اکتبر 2018 (1)
  • جولای 2018 (1)
  • ژوئن 2018 (1)
  • مارس 2018 (1)
  • فوریه 2018 (2)
  • ژانویه 2018 (2)
  • دسامبر 2017 (1)
  • نوامبر 2017 (2)
  • اکتبر 2017 (1)
  • سپتامبر 2017 (1)
  • ژانویه 2017 (1)

باشگاه ادبی بانوی فرهنگ، به منظور هم افزایی بانوان نویسنده و علاقمندان به نویسندگی توسط چند تن از بانوان نویسنده ی کشور تشکیل شد.

  • تهران، خیابان سمیه نرسیده به خیابان حافظ، حوزه هنری، دفتر بانوی فرهنگ
  • 02191088034
  • info@banooyefarhang.com
نمادها
© 1400. قالب طراحی شده توسط بانوی فرهنگ
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
ارسال به ایمیل
https://www.banooyefarhang.com/?p=7881

برای تهیه کتابها از طریق راه های ارتباطی با ما تماس بگیرید. رد کردن

دسته بندی دوره ها
دوره های من
دسته بندی دوره ها

کتاب اعضای کانون

  • 50 دوره

دوره های من
برای مشاهده خریدهای خود باید وارد حساب کاربری خود شوید

Facebook Twitter Youtube Instagram Whatsapp
مرورگر شما از HTML5 پشتیبانی نمی کند.