جستجو برای:
سبد خرید 0
  • خانه
  • درباره ما
    • اهداف بانوی فرهنگ
    • تاریخچه بانوی فرهنگ
  • اخبار
    • گزارش نشست
    • اخبار و رویدادها
    • مسابقات و فراخوان
  • یادداشت
  • قفسه کتاب
  • پایگاه نقد
    • نقد داستان کوچک (قندونقد)
    • نقد داستان کوتاه
    • مرورنویسی
    • نویسندگان
  • دفتر داستان
    • داستان
    • داستانک
    • ناداستان
  • یک لقمه ادبیات
  • حلقه فانتزی
  • نگارخانه
    • عکس
    • آوا
    • نما
  • بسته های آموزشی
  • تماس با ما

ورود

گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟

ثبت نام

داده های شخصی شما برای پشتیبانی از تجربه شما در این وب سایت، برای مدیریت دسترسی به حساب کاربری شما و برای اهداف دیگری که در سیاست حفظ حریم خصوصی ما شرح داده می شود مورد استفاده قرار می گیرد.

0
آخرین اطلاعیه ها
جهت نمایش اطلاعیه باید وارد سایت شوید
  • خانه
  • درباره ما
    • اهداف بانوی فرهنگ
    • تاریخچه بانوی فرهنگ
  • اخبار
    • گزارش نشست
    • اخبار و رویدادها
    • مسابقات و فراخوان
  • یادداشت
  • قفسه کتاب
  • پایگاه نقد
    • نقد داستان کوچک (قندونقد)
    • نقد داستان کوتاه
    • مرورنویسی
    • نویسندگان
  • دفتر داستان
    • داستان
    • داستانک
    • ناداستان
  • یک لقمه ادبیات
  • حلقه فانتزی
  • نگارخانه
    • عکس
    • آوا
    • نما
  • بسته های آموزشی
  • تماس با ما
ورود
  • خانه
  • درباره ما
    • اهداف بانوی فرهنگ
    • تاریخچه بانوی فرهنگ
  • اخبار
    • گزارش نشست
    • اخبار و رویدادها
    • مسابقات و فراخوان
  • یادداشت
  • قفسه کتاب
  • پایگاه نقد
    • نقد داستان کوچک (قندونقد)
    • نقد داستان کوتاه
    • مرورنویسی
    • نویسندگان
  • دفتر داستان
    • داستان
    • داستانک
    • ناداستان
  • یک لقمه ادبیات
  • حلقه فانتزی
  • نگارخانه
    • عکس
    • آوا
    • نما
  • بسته های آموزشی
  • تماس با ما
ورود

وبلاگ

بانوی فرهنگاخبارداستان اعضاداستانآذر ایران

آذر ایران

23 بهمن 1402
ارسال شده توسط بانوی فرهنگ
داستان

دم خاطره بازی هستم.یک فلش از عکس‌های قدیمی دوستانم دارم که هرزگاهی می‌نشینم و ساعتی می‌روم به دوران خوش دبیرستان و دانشگاه.امروز هم از همان روزهای خوش بود.به عکس پنجم که رسیدم، عکس دسته جمعی‌مان با لبخندهای عمیق بود.

شمردم، چهارنفرشان الان نبودند.من هم از وقتی رفتند خیلی خبری ازشان ندارم.شاید دیگر کلاس کارشان به من بچه نویسنده خانگی نمی‌خورد.آن موقع ها که مدارک زبان و مقاله و چه وچه را ایمیل می‌کردند و منتظر پذیرش بودند.دائم می‌گفتند تو هم خودت را جمع جور کن.آنجا جای بهتری است.از تکاپوشان برای رفتن هاج و واج بودم. وسوسه شده بودم اما ته دلم می‌دانستم آدم رفتن نبودم. نه که دم از وطن پرستی و عشق به پرچم بزنم، نه .آن موقع ها می‌ترسیدم.از همه چیز آن جای بهتر می‌ترسیدم حتی از چیزهای خوبی که آنها می‌گفتند.دوسال بعد فهمیدم هرکدام‌شان یک گوشه از دنیا دانشجوی معروف ترین رشتها بودند.همه استاد ها، به به و چه چه می‌کردند.تا چند سال نُقل صحبت محافل بودند.من اما، هنوز هاج و واج بودم .پیش خودم می‌گفتم،حالا که اینقدر کار بلد شده اند کاش برگردند.علمشان را بزنند به زخمهای ریز ودرشت این کشور. مثل خیلی های دیگر.بعد از سالها امروز در اینستاگرام،کلی اسم و فامیلشان را جستجو کردم.فقط آذر را از روی عکس دسته جمعی‌مان که در صفحه اش گذاشته بود پیدا کردم. استاد دانشگاه شده بود.عکس پرچم کشور اقامتش را در مُعرفی‌اش گذاشته بود. اسمش را هم عوض کرده بود.حق داشت شاید. آذر را ایرانی ها دوست دارند. اصلا ایرانی ها می‌فهمند آذر آتش است و مادر یلدا .ولش کن. او الان میس بریژیت بود که من نمی‌شناختمش. شهروندی که باورش نمی‌کردم. اصلا شاید حسودی ام شده بود. نه. من الان که پانزده سال بزرگتر شده بودم، دلم برای وطنم می‌سوخت. الان آنجای زندگی هستم که به پرچم ایران تعصب دارم. کاش اندازه آذر عالم هم بودم تا برای اینجا کاری می‌کردم. در این سالها که او استاد شده بود، من فقط ایران و ایرانی را برای پسرم بزرگ کرده بودم. کافی است یا نه را نمی‌دانم. بعضی‌ها به تمسخر می‌گویند فکر می‌کنی تا بیست سال دیگر ایران باشد؟باز هاج و واج می‌شوم. اما،باز هم ایران را در ذهن پسرم بزرگ می‌کشم.و می‌گویم تو زیر سایه این پرچم قد می‌کشی.درست است که همین نزدیکمان بعضی، پرچم‌مان را آتش می‌زنند یا زیر پای‌شان له می‌کنند اما بدان درخت این پرچم با خون شهدا آبیاری شده و بیدی نیست که با این بادها بلرزد.فکر می‌کنم، شاید اگر ایران و آذر هایش را خوب بشناسد  مرهم زخمهای کشورش  بماند.از دکتر آذر اندامی گرفته تا جناب آذر یزدی نویسنده. آدم خاطره بازی هستم. به پسرم یاد می‌دهم همه آذرهای ایران آلزایمر نمی‌گیرند.

به قلم زینب قربانعلی زادگان

برچسب ها: ۲۲ بهمن ماهانقلاب مردمیایران سرافرازبانوی فرهنگجمهوری اسلامی ایرانحوزه هنریراهپیمایی ۲۲ بهمنراهپیمایی باشکوهروایت نویسیزینب قربانعلی‌زادگاننویسندگینویسندگی خلاقنویسنده
قبلی معرفی کتاب «جنگ چهره‌ی زنانه ندارد»
بعدی نقد کتاب قدم‌های سر به هوا؛ به همت کارگروه نوجوان بانوی فرهنگ

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

جستجو برای:
برچسب‌ها
آموزش داستان نویسی آموزش داستان‌نویسی آموزش نویسندگی احسان عباسلو ادبیات ادبیات داستانی اصول نویسندگی امام حسین ایده اولیه داستان باشگاه ادبی بانوی فرهنگ بانوی فرهنگ توصیف در داستان تکنیک های داستان نویسی حوزه هنری داستان داستان نویسی داستانک داستان کوتاه داستان کوچک داستان‌نویسی رمان روایت سارا عرفانی سوگواره عاشورایی ده عاشورا قصه محرم مرضیه نفری معرفی کتاب مولود توکلی ناداستان نقد نقد داستان نقد داستان کوتاه نویسنده نویسنده شو نویسندگی نویسندگی خلاق نیلوفر مالک پیرنگ داستان کتاب باز کتابخوانی کتاب خوب کتابگردی کتاب گردی
  • محبوب
  • جدید
  • دیدگاه ها
بایگانی‌ها
  • می 2025 (10)
  • آوریل 2025 (7)
  • مارس 2025 (9)
  • فوریه 2025 (31)
  • ژانویه 2025 (24)
  • دسامبر 2024 (20)
  • نوامبر 2024 (34)
  • اکتبر 2024 (7)
  • آگوست 2024 (2)
  • جولای 2024 (11)
  • ژوئن 2024 (17)
  • می 2024 (31)
  • آوریل 2024 (29)
  • مارس 2024 (37)
  • فوریه 2024 (19)
  • ژانویه 2024 (43)
  • دسامبر 2023 (34)
  • نوامبر 2023 (36)
  • اکتبر 2023 (35)
  • سپتامبر 2023 (25)
  • آگوست 2023 (32)
  • جولای 2023 (37)
  • ژوئن 2023 (19)
  • می 2023 (11)
  • آوریل 2023 (10)
  • مارس 2023 (14)
  • فوریه 2023 (17)
  • ژانویه 2023 (30)
  • دسامبر 2022 (14)
  • نوامبر 2022 (14)
  • اکتبر 2022 (15)
  • سپتامبر 2022 (20)
  • آگوست 2022 (18)
  • جولای 2022 (9)
  • ژوئن 2022 (12)
  • می 2022 (19)
  • آوریل 2022 (5)
  • مارس 2022 (3)
  • فوریه 2022 (15)
  • ژانویه 2022 (18)
  • دسامبر 2021 (15)
  • نوامبر 2021 (10)
  • اکتبر 2021 (4)
  • آگوست 2021 (3)
  • جولای 2021 (1)
  • ژوئن 2021 (2)
  • می 2021 (1)
  • آوریل 2021 (1)
  • مارس 2021 (6)
  • ژانویه 2021 (8)
  • نوامبر 2020 (1)
  • اکتبر 2020 (1)
  • آگوست 2020 (1)
  • جولای 2020 (3)
  • ژوئن 2020 (1)
  • آوریل 2020 (1)
  • فوریه 2020 (2)
  • ژانویه 2020 (2)
  • دسامبر 2019 (1)
  • نوامبر 2019 (1)
  • اکتبر 2019 (1)
  • آگوست 2019 (1)
  • جولای 2019 (1)
  • مارس 2019 (1)
  • دسامبر 2018 (1)
  • اکتبر 2018 (1)
  • جولای 2018 (1)
  • ژوئن 2018 (1)
  • مارس 2018 (1)
  • فوریه 2018 (2)
  • ژانویه 2018 (2)
  • دسامبر 2017 (1)
  • نوامبر 2017 (2)
  • اکتبر 2017 (1)
  • سپتامبر 2017 (1)
  • ژانویه 2017 (1)

باشگاه ادبی بانوی فرهنگ، به منظور هم افزایی بانوان نویسنده و علاقمندان به نویسندگی توسط چند تن از بانوان نویسنده ی کشور تشکیل شد.

  • تهران، خیابان سمیه نرسیده به خیابان حافظ، حوزه هنری، دفتر بانوی فرهنگ
  • 02191088034
  • info@banooyefarhang.com
نمادها
© 1400. قالب طراحی شده توسط بانوی فرهنگ
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
ارسال به ایمیل
https://www.banooyefarhang.com/?p=11993

برای تهیه کتابها از طریق راه های ارتباطی با ما تماس بگیرید. رد کردن

دسته بندی دوره ها
دوره های من
دسته بندی دوره ها

کتاب اعضای کانون

  • 50 دوره

دوره های من
برای مشاهده خریدهای خود باید وارد حساب کاربری خود شوید

Facebook Twitter Youtube Instagram Whatsapp
مرورگر شما از HTML5 پشتیبانی نمی کند.